ویار تکلم

آخرین مطالب

هارون، وزیر و برادر موسی کلیم الله و به‌ترینِ بنی‌اسرائیل پس از او، در برابر شرک و گوساله پرستی قوم‌ش به آن‌ها گفت: "شما بدین گوساله به آزمایش درافتاده‌اید، ولی بدانید که پروردگار شما یقیناً خدای رحمان است. پس از من (که جانشین به حق موسی در میان‌تان هستم) پیروی کنید و اطاعت فرمان من کنید." بنی‌اسرائیل نپذیرفتند تا آن‌گاه که خدا موسی را از ماوقع آگاه کرد و او شتابان به میان قوم خود بازگشت. چون وضع را دید به سراغ هارون رفت و به شدت او را به باد مواخذه گرفت: "چرا هنگامی که گمراهی ایشان را دیدی جلوشان را نگرفتی؟" پاسخ هارون موسی را قانع کرد. کاملا قانع!: "ای برادر! موی سر و رویم را نگیر! من از آن ترسیدم که (به واسطه ارشاد بی‌موقع‌م) میان بنی اسراییل تفرقه و چنددستگی ایجاد شود و تو بگویی که چرا سفارش من به اتحاد قوم را مراقبت نکردی!"

این حکایت قرآنی سوای نکات ظریفی که دارد -مثل نزاکت و ادب هارون در برابر قوم‌ش و ارشاد آن‌ها با متانت و زبان نرم- دربردارنده یک پیام و نتیجه کلی است. اتحاد جامعه اسلامی حتی به قیمت شرک عده‌ای نباید تحت‌الشعاع قرار بگیرد!

حال یک سوال ساده! چرا عده‌ای با هرزه و عیاش خواندن برخی هموطنان‌مان به خاطر چند دانه تار موی بیرون افتاده یا کنسرت موسیقی یا مسائلی از این دست دائم بر کوسِ جدایی و تفرقه میان مردم می‌کوبند؟! چرا این افراد با ادبیات زننده و موهن‌شان مردم را از روحانیت و دین، به عنوان یکی از مهم‌ترین ارکان وحدت مردم دل‌چرکین می‌کنند؟! مگر این مردم همان مردمی نیستند که در تشییع پیکر شهدای‌شان حماسه‌های چند میلیونی به پا می‌کنند؟! مگر این مردم همان مردمی نیستند که در انتخابات‌ها مشارکت‌های هفتاد هشتاد درصدی رقم می‌زنند و برای نظام آبرو می‌خرند؟! مگر این مردم به قانون و دین و مذهب این مملکت تمکین نکرده‌اند؟! پس چرا باید با آن‌ها از تریبون رسمی حاکمیت این‌گونه برخورد شود؟! آیا نیاز جامعه امروز ما به وحدت کم‌تر از جامعه آن روز بنی‌اسرائیل است؟! یا این‌که گناه بدحجابی و کنسرت از شرک و گوساله‌پرستی بزرگ‌تر است؟!

پس ای برادرِ عزیزِ خطیبی که هرزه و هرزگی و هرز رفتن واژگان مورد علاقه‌ات هستند و به هر مناسبتی آن را خرج هم‌وطنان و هم مذهبان‌ت می‌کنی! بنشین و اندکی با خودت و کلام خدا خلوت کن! ببین چه تناسبی است میان "ادع الی سبیل ربک بالحکمه والموعظه الحسنه" و "فقولا له قولا لینا" و دایره واژگانی مرکب از "هرزه و عیاش و لاابالی و فاسق و فاجر"! که نه تو از هارون و موسی نسبت به دین خدا دغدغه‌مندتری و نه این مردم از سامری و فرعون بدترند و نه گناه بدحجابی و کنسرت از شرک و گوساله‌پرستی بزرگ‌تر!

*عبارات قرآنی ترجمه آیات ۹۰ تا ۹۴ سوره مبارکه طه

  • ویار تکلم

حجاب

وحدت

نظرات (۱۰)

  • خانم لبخند
  • کاملا موافقم.
    به قول استادی، ما فتنه تفریطی ها رو دیدیم، اما فتنه بعد فتنه افراطی ها خواهد بود!
    بسیار عالی!
    اما صد حیف که مخاطب اصلی گوشش به این حرف ها بدهکار نیست:)
    این علم الهدی هم یه مدته دیگه زیادی قاطی کرده، ببینم کی با مخ بخوره زمین.
  • یه خواننده...
  • اقای علم الهدی اتفاقا باهوش تر از این حرفهاست.....مخاطب ایشان صرفا ده درصد مردم هستند و ایشان با این حرفها آن ده درصد متعصب را بر ضد اکثریت تحریک می کنند و با این وسیله برای خودشان قداست می سازند....
    آیات قرآنی ابتدای پست به جا و جالب و با مسما انتخاب شده بود
    این مشکلات توقعات نا به جای ما از یه سری افراد از اونجایی شروع میشه که فکر می کنیم هر کس ادعای اسلام داشت، قراره واقعا دغدغه ی اسلام رو هم داشته باشه و صرفا به خاطر منافع شخصیتی/سیاسی نیست که این حرفا رو می زنه.
    به نظرم این قیاس خیلی صحیح نیست. نه زمان ما زمان حضرت موسی است و نه مردم این زمانه مثل قوم موسی جاهل!
    مردم روزگار با قوم موسی توفیر دارند. دیندار رسالت آخرین پیامبرند. دین رو پذیرفتند و به دستوراتش آگاهند. اونچه که سبب شده عده ای خلاف دین عمل کنند؛ که کم هم نیستند از جمله خود من! جذابیت های دنیا و ایمان ضعیفه. این بحث خیلی گسترده است و اینجا مجالش نیست. البته انتقاد به برخی وعاظ و کسانی که در جایگاه ارشاد مردم هستند وارده. مقصودم شخص خاصی نیست؛ کلی عرض می کنم. با توهین، اجبار و خشونت نمی شه کسی رو دیندار کرد یا به اصطلاح امر معروف کرد!
    از این جهت با فرمایشتون موافقم.
    یه نکته ظریف: همه بانوان بدحجاب و کسانی که موهاشون رو کاملا نمی پوشانند به حجاب معتقدند! حالا شما بررسی کن که چرا علی رغم اعتقادشون به حجاب، به این دستور، عمل نمی کنند؟!
    پاسخ:
    این نکته همچین هم ظریف نیست. مگه ما به همه اعتقادات‌مون عمل می‌کنیم که اونا هم عمل کنن؟!
    ضمن اینکه مگه قوم موسی دین رو نپذیرفته بودند و به دستورات‌ش آگاه نبودند؟ مگه نمی‌دونستند گوساله‌پرستی صدصدرصد با دستورات موسی مغایره؟! اگه ما ۱۴۰۰ سال پیامبری در بین‌مون نیست اونا فقط چهل شبانه روز پیامبر نداشتن که اون هم نایب مستقیم پیامبر در بین‌شون بود. پس اتفاقا باید با این مردم خیلی منطقی‌تر و مستدل‌تر از اون زمان بحث کرد.
    سوء برداشت نشه. مقصودم قضاوت بدحجاب ها نبود. فقط واقعیت رو تشریح کردم. من محجبه نیستم پس در جایگاهی نیستم که بخوام دیگران رو مورد سرزنش قرار بدم یا عملکردشون رو در انجام اعتقادات دینی زیر سوال ببرم. فقط به این مسأله اشاره کردم که ما به خیلی چیزها اعتقاد داریم ولی در عمل پایبند به اون اعتقاد و باور نیستیم  در کامنت قبل به یکی دو مورد از دلایلش اشاره کردم. در واقع یه عرض کلی بود و مخاطبش همه دینداران.
    و اما قوم موسی دین رو پذیرفته بودند و پیامبر داشتند اما قبل از اون مشرک بودند! قبل از اون دیندار نبودند! در آغاز راه دینداری بودند. ما نسل در نسل دیندار بودیم. رهبریت دینی، مراجع دینی، وعاظ دینی و کتب دینی داشتیم! از همه مهمتر سیره و عترت پیامبر! این همه الگو! در عصری زندگی می کنیم که همه چیز رو با سنگ محک عقل و منطق می سنجیم. با این شرایط واقعا توفیری نیست بین قوم موسی و مردم این عصر؟! چرا راه دور بریم مگه واقعه عاشورا نزدیک به زمان پیامبر و فرزندانش نبود؟! چرا واقعه عاشورا اتفاق افتاد؟! یا پیامبرانی که قومشون به هیچ صراطی مستقیم نشدند و سرانجامشون عذاب الهی شد!
    پس نمی تونیم بگیم چون در عصری پیامبر رهبر مردمه، مردم اون دوره دیگه بیمه هستند در دینداری و طی صراط مستقیم.
    بله، در حال حاضر پیامبری نداریم اما آگاهی و دینداری مردم عصر ما کجا و دینداری مردم عصر پیامبران کجا! بهتره اینطوری بگم: مردم اون دوره در دینداری مثل کودکی بودند که تازه تاتی تاتی یاد گرفته. ما هم اونطوری هستیم؟! مسلما نه!
    در اینکه مرشد و راهنما باید با منطق و استدلال رهرو رو به جلو هدایت کنه هیچ شکی نیست. مربوط به زمان و مکان و قوم خاصی هم نیست. این اصل قابل تعمیم به همه اعصار و اقوامه، در دینداری و هر مسأله ای.
    تأکید می کنم قضاوت آدم ها کار شایسته ای نیست حتی اگر اون آدم هرزه باشه!
    قاضی فقط خداست و بس!
    با اصل منظور این پستتون کاملا موافقم. در مورد مثالتون کمی به حاشیه رفتیم.
    ببخشید پر حرفی کردم  :)
    پاسخ:
    خب این یک مسئله پیچیده جامعه شناختیه که ممکنه درک‌ش یه خرده سخت باشه. واقعیت اینه که مردم الان نسبت به مردم زمان‌های گذشته دین‌دارتر و معتقدتر نیستند. فقط برخی تعالیم دینی به صورت فرهنگ به زندگی‌شون وارد شده و مردم اون‌ها رو به عنوان عرف پذیرفتن؛ که با تغییرات فرهنگی و اجتماعی اون عرف‌ها هم ممکنه دستخوش تغیبرات بشن.
    فرق مردم الان با مردم زمان موسی در رشد ادراکی و منطقی و تحلیلی‌شونه. اون قوم با ید بیضا و عصای موسی ایمان آوردند ولی این مردم به قول شما همه چیز رو با سنگ محک عقل و منطق می‌سنجند. پس لاجرم برای ارتباط با این مردم باید از راه خودش وارد شد.
    علم الهدی خیلی خوبه اتفاقا . من خیلی دوستش دارم . کاش سخنرانی هاش از همه ی کانال های تلوزیون و رادیو پخش میشد و اصلا مهمان برنامه های تلوزیونی بود و نظراتش رو در قالب کتاب چاپ میکرد.  
    مرسی عالی بود
  • رضا فتوکیان
  • این حرفها درسته بشرطی که از اون طرف دوستانی که بلدن زحمت بکشن نهی از منکر کنن یا همون زبان لین شون.
    وگرنه طبعا اوضاع این طوری در میاد
    ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
    شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
    <b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">