ویار تکلم

آخرین مطالب

خودتحمیقی عمدی!

شنبه, ۲۱ مرداد ۱۳۹۶، ۰۱:۴۸ ق.ظ

به خدا قسم اگر پشتِ سخنانِ مهدی مهدوی‌کیا تنها سرِ سوزنی آگاهی و دانایی نهفته‌بود، یا حتی نه، تنها سرِ سوزنی ساده‌لوحی و ناآگاهی در آن حس می‌شد، یا حتی نه، تنها یک نظرِ شخصی بود که از ساعت‌ها تفکرِ خود حاصل شده‌بود خودِ من جزِ اولین کسانی بودم که از گفته‌اش دفاع می‌کردم و متن‌ها و جمله‌ها در دفاع‌ش می‌نوشتم اما این جملات مهدوی‌کیا نه حاصل از آگاهی بود و نه ساده‌لوحی و نه فکر شخصی. به نظر من هیچ عبارتی برازنده‌ی آن نیست جز خودتحمیقی عمدی!

خود تحمیقی عمدی آن‌جایی است که فکر کنی مسئولِ زیرساخت‌های ورزش، ساختنِ چند ورزش‌گاهِ آب‌رومند، توجه به ورزش‌های پایه‌ی این مملکت، از بین بردنِ فقر، اعتیاد، بی‌کاری و شاید مسئولِ تمامِ بدبختی‌ها و مشکلاتِ جامعه، آن ده‌درصد بودجه‌ی نظامی است که هرسال به آن‌ها تعلق می‌گیرد و احتمالا آن نوددرصد بودجه‌ی دیگرِ زیرِ دستِ رئیس‌جمهور و باقی وزارت‌خانه‌ها، فقط مسئولِ رفعِ حصر، برداشتنِ فیلترینگِ توییتر، آزادی در حدِ گرفتنِ دستِ دوست‌پسر/دخترِ خود در خیابان و نیز آزادی قرِ کمر پس از پیروزی در انتخابات! است.

خودتحمیقی عمدی آن‌جایی است که داعش و حمله به مجلس و هشتگ‌های ما با هم‌یم و ما در کنار هم‌یم را فراموش کنی و فکر کنی اگر به فکرِ اتفاقاتِ لبنان و سوریه و عراق نباشیم، اتفاقاتِ لبنان و سوریه و عراق هم به فکر ما نیستند و با ما سرِ جنگ ندارند! و فکر کنی مشکلِ داعش، اسرائیل و باقی متحدان‌ش با ایران تنها به دخالت‌های ایران در آن کشورها مربوط می‌شود و نه تشکیلِ حکومتِ اسما اسلامی که ایران هم جزو آن باشد، و نه تشکیلِ حکومتِ قومِ یهود بر جهانی که ایران هم جزو آن باشد و نه هیچ چیزِ دیگری!

خودتحمیقی عمدی آن‌جایی است که خودت سالِ هشتادوهشت فوت‌بال را با سیاست آغشته کنی و با دست‌بندِ سبز در مسابقه حاضر شوی، با حکمِ سیاسی از سربازی معاف شوی، با خاتمی دیدار داشته باشی و دست‌مال‌های‌ت را خرجِ تمامِ اصلاحات کنی و آن‌گاه آرزو داشته باشی که روزی سیاست دست از سرِ ورزش بردارد.

باور دارم اصلی‌ترین مشکلِ ما نه سخن گفتنِ نادان‌ها ست و نه سکوتِ دانایان. مشکلِ ما خودتحمیقی عمدی است و لاغیر!

*بازتاب همین مطلب در خبرگزاری صراط‌نیوز

نظرات (۱۹)

همونطور که نمیپذیرن برای مثال بودجه بخش سلامت و بهداشت کشور صرف یه امر دیگه بشه، قائدتا باید همین مسئله رو واسه بودجه نظامی هم قبول کنن. اما نمیدونم چرا تا همین حد هم نمیفهمن.
من هیچ وقت نفهمیدم شما چند تا دکترا گرفتی که به همه ی کسانی که مخالفت فکر میکنن میگی احمق  . علی کریمی - مهدوی کیا - شجاعی اسطوره های ما هستن . 

خدا رو شکر از ورزشکار و دانشمند  و استاد دانشگاه و مردم عادی و راننده ی تاکسی و .... هیچ کسی رو برای خودتون نگه نداشتید . 

قبلا هم گفتم دلم براتون میسوزه چون 30 درصد بیشتر نیستید  . 

اونایی که رای ندادن یا به اصلاحات رای دادن که 70 درصد جامعه رو تشکیل میدن اختلافات فرهنگی  عقیدتی و حتی سیاسی شدیدی با هم ندارن و توی همین مسئله ی اسرائیل و برجام و .... نظراتشون نزدیک به همه . 

شما 30 درصدی ها در آینده  میخواید با این اقلیتتون چی کار کنید عاخه ؟ :|
پاسخ:
هرچند که مشخص نیست این آمار هفتاد و سی حاصل چه تحقیق و پژوهشی هست که بهش استناد میکنید. اما در همین حد هم من خودم رو نه جز سی درصد میدانم و نه هفتاد درصد و نه جز هیچ تقسیم بندی دیگه ای. خوشبختانه انتقادهای من به هردو جناح چه در کانالم و چه در همین وبلاگ موجوده. 
  • مردی بنام شقایق ...
  • اصطلاح به جایی بود حاج مهدی
  • محسن رهیافت
  • این تیکه خیلی خوب بود:

    خودتحمیقی عمدی آن‌جایی است که داعش و حمله به مجلس و هشتگ‌های ما با هم‌یم و ما در کنار هم‌یم را فراموش کنی و فکر کنی اگر به فکرِ اتفاقاتِ لبنان و سوریه و عراق نباشیم، اتفاقاتِ لبنان و سوریه و عراق هم به فکر ما نیستند و با ما سرِ جنگ ندارند! و فکر کنی مشکلِ داعش، اسرائیل و باقی متحدان‌ش با ایران تنها به دخالت‌های ایران در آن کشورها مربوط می‌شود و نه تشکیلِ حکومتِ اسما اسلامی که ایران هم جزو آن باشد، و نه تشکیلِ حکومتِ قومِ یهود بر جهانی که ایران هم جزو آن باشد و نه هیچ چیزِ دیگری!

    خودتحمیقی عمدی آن‌جایی است که خودت سالِ هشتادوهشت فوت‌بال را با سیاست آغشته کنی و با دست‌بندِ سبز در مسابقه حاضر شوی، با حکمِ سیاسی از سربازی معاف شوی، با خاتمی دیدار داشته باشی و دست‌مال‌های‌ت را خرجِ تمامِ اصلاحات کنی و آن‌گاه آرزو داشته باشی که روزی سیاست دست از سرِ ورزش بردارد.

    ریاضی ساده است . 

    25 درصد رای ندادن

    60 درصد از 75 درصدی که رای دادن به اصلاحات رای دادن .  60 درصد ضربدر 75 درصد میشه 45 درصد از کل

    40 درصد از 75 درصد هم به اصولگرا ها رای دادن که میشه 30 درصد از کل

    پس 

    25 درصد رای ندادن

    45 درصد به اصلاحات رای دادن

    30 درصد هم به اصولگراها 

    ریاضی خیلی ابتداییه . البته حالا دقیق که حساب نکردیم . کلی میگم . 

    کل جمعیت اصولگراها بین 30 درصد تا نهایتا 35 درصد کشور رو تشکیل میدن

    خودتون یه بار ضرب و تقسیم کنید . خیلی آسونه
    پاسخ:
    ایکاش ریاضیات و آمار به قدری که شما میگید ساده میبود!
    به استدلال شما پس جا داره گفته شه رای های اصلاح طلب ها همانی بود که هشتاد و چهار به مصطفی معین دادند یعنی پنج میلیون و یا حتی اونی که به موسوی دادند، یعنی سیزده میلیون و باقی افراد اصولگرا هستند و یا لااقل اصلاح طلب نیستند. مطمئنا معین و موسوی اصلاح طلب تر از روحانی بودند.

    ترکیب آرا روحانی آنقدر زیاد و گسترده بود که با این جمع و ضرب ها حساب نمیشه. 
  • محسن رهیافت
  • به موشک:
    شما احتمالا معنی اسطوره رو نمی دونین!
    این اسم هایی که گفتین مثل علی کریمی و مهدوی کیا یه سری آدم موفق تو رشته خودشون هستن.
    به حساب شما ما می تونیم به نجار موفق هم اسطوره بگیم. یا یه خیاط موفق رو هم اسطوره بدونیم.
    به علاوه موفقیت یک نفر تو رشته خودش به این معنی نیست که هر چی میگه درسته یا هر فکری می کنه باید الگو بشه!
    من که متوجه نمیشم شما چی میگید . طبیعتا باید آخرین نتایج ملاک باشه .سال 84 رو چی کار دارم . 

    ضمنا شاید بد نوشتم . میخواستم بگم ریاضیِ ساده است ( با کسره ) یعنی محاسبه اش سخت نیست نه این که ریاضی کلا ساده است . شاید باید کسره رو میذاشتم . بگذریم

    شما فرض کنید تمام این آمار و اینا هم اشتباه

    ولی خیلی منطقیه که اصولگراها وقتی در مقایسه با اصلاح طلب ها اقلیت هستن و شکست خوردن توی انتخابات

    پس در مقایسه با " مجموع اصلاح طلب ها و مخالف ها " هم طبیعتا در اقلیت قرار میگیرن . 

    کلا حرفم اینه که اصولگراها از اون چیزی که فکر میکنن بیشتر در اقلیت هستن . 

    چون اونی که نظام رو قبول نداره اگر " مجبور " بشه رای بده خب طبیعتا اشتراک های بیشتری با اصلاح طلب ها داره . 

    من بحثم اینه که اون 25 درصدی که رای ندادن بیشتر اصلاح طلب هستن تا اصولگرا 

    و بنابراین فکر نکنید که فقط چند در صد رای کم دارید . 

    اگر اصلاح طلبانی هستن که سر بعضی مسائل با شما مشکل دارن . مخالفینی هم هستن که کلا با شما مشکل دارن 

    و حتی این قضیه به طور واضح در سال 88 هم دیده شد که مخالفین لس آنجلس نشین یهو اصلاح طلب شدن ! 

    من فقط دارم تاریخ رو باز گو میکنم 

    همیشه توی هر کشوری چند تا حزب وجود داره که اینا اگر روزی بخوان با هم مقابله کنن تاریخ نشون میده احزاب با هم متحد میشن

    مثلا مجاهدین و توده ای ها و چریک ها که اختلافات عقیدتی فاحشی با هم دارن برای سرنگون کردن حزب رستاخیز شاه با هم عملا وارد یک اتحاد شدن . 

    توی کشور های دیگه هم همینه .  

    اصلاحات الان بیشتر حمایت مخالفین رو جلب کرده تا اصولگراها 

    برای همین یه جوزایی شکست ناپذیر شده و اصولگراها هرگز نتونستن مخالفین رو به سمت خودشون جذب کنن . 

    در نهایت خواستم بگم نظر شما بیشتر از اون چیزی که حس میکنید در اقلیته

    به عنوان نمونه در مورد اسرائیل و فلسطین 

    نه تنها اصلاح طلبان با نظر شما مخالفن بلکه مخالفین نظام هم با نظر شما مخالفن .

    یعنی شما رای گیری کن ببین اکثریت ملت با بازی کردن شجاعی مخالفن یا نه  . 

    مطمئن باش اکثریت ملت طرفدار شجاعی هستن . 

    پاسخ:
    ایراد شما تلاش برای پیدا کردن رهیافت ریاضی در تحلیل پدیده های جامعه شناختیه، در حالی که به تجربه ثابت شده رهیافت های ریاضیاتی در توجیه مسائل سیاسی_اجتماعی نظیر انتخابات به هیچ وجه پاسخگو نیستن. به عنوان نمونه بعد از انصراف قالیباف به نفع رئیسی و تلاش حداکثری قالیباف برای ایجاد تعارض و ضدیت با روحانی، طبق تحلیل ریاضیاتی باید تمام آراء قالیباف به سبد رئیسی می رفت. اما مطابق پژوهش جامعه شناختی که دکتر پرویز امینی، استاد علوم سیاسی در دانشگاه تهران انجام داد، از هر ۲۵ رای قالیباف فقط ۱۵ رای به سبد رئیسی و بقیه آرا به سمت روحانی سرازیر شدن.
    در ریاضیات هر مسئله فقط یک جواب صحیح داره، اما در حوزه علوم انسانی هر مسئله ممکنه بی شمار جواب داشته باشه که هر کدوم فقط موید بخشی از واقعیتن. اساسا سیاست و پدیده های جامعه شناختی نظیر انتخابات آنچنان پیچیده هستن که این شیوه تحلیل آرا مردمی با دو عدد هفتاد و سی شبیه به یک فکاهی میمونه.
  • یه خواننده...
  • این خود تحمیقی به طور واضح در نوشته های شما دیده میشه....وقتی کسی از یک سیستم ارتزاق میکنه خود تحمیقی شکل میگیره و نه از افراد عادی که نه تنها منافعی ندارند که مورد هجوم هم واقع می شوند
    @موشک
    و من همچنان تو فکر این موضوعم که شما به اصطلاح ۷۰% ها واسه این مملکت چکار کردید که ۳۰% ها نتونستن بکنن؟ اون گُلی که ۷۰% ها به سر مملکت زدن در واقع گِل بود نه گُل!
     بیچاره اون ۳۰% اصولگراها و ۲۵% رای نداده ها که باید ۴ سال پاسوز انتخاب اون ۴۵% بشن.
    بیچاره اون ۳۰% که تحریم میشن،سختی میکشن اما بخاطر اون حداقل ارمان هایی که فکر میکنن دارن و زنده است،بخاطر چیزهایی که نمی خوان باور کنن دیگه نیست، دم نمیزنن بعد اون ۴۵% ها خودشون خراب کاری میکنن اخرش هم فریاد وای وایشون بلنده و بقیه رو مقصر میدونن و طلبکارن، تازه جالبه اخرش به ۳۰% ها میگن بیسواد!
    اما بیچاره تر اون ۲۵% که هر کس هر جور دوست داره تعریفشون میکنه، از نظرشون راجع به فلسطین و اسرائیل تا مسائل داخلی کشور... 
    وای از مملکتی که چقدر راحت تبدیل به ۳ دسته میشه که در حقیقت هیچ دسته ایش واقعی نیست.
    وای از مملکتی که مردمش هنوز نمیدونن اصلا واسه چی با اسرائیل دشمنن.
    وای و وای و وای...
    [امار صرفا طبق ریاضیات اقای موشک است]
    چه گُلی زدن ؟ 

    ببین اگه اصلاحات نبود الان آمار مشارکت مردم در انتخابات میومد زیر 50 درصد و مشروعیت نظام از بین میرفت 

    و الان اصلا معلوم نبود نظام سر جاش هست یا نه !

    اصلاحات از بالا به پایین اعمال میشه . یعنی خود حکومت برای جلوگیری از سقوطش ! میاد اصلاحات رو به وجود میاره . 

    شاه دیر اصلاحات رو شروع کرد . خییییییییلییی دیر ( زمان بختیار ) 

    در واقع همه ی نظام ها برای جلوگیری از سقوطشون میان در برابر خواسته های مردم اصلاحات رو به وجود میارن و امتیاز میدن به مردم !

    بنابراین اگر حکومت مورد علاقه ی شما " جمهوری اسلامی " هست باید بدونی گلی که اصلاحات زده اینه که حکومت رو نگه داشته !

    اگر فکر میکنی کار کمیه من صحبتی ندارم 

    فقط فکر کن اگر خاتمی انتخابات رو تحریم میکرد چه بلایی سر کشور میومد !

    حیف که دلش برای کشور سوخت و همیشه حمایت کرده از منافع ملی 

    باید سپاسگزارش باشید تا همیشه !

    پاسخ:
    خب البته من کماکان متوجه نشدم که این تحلیل های دقیق و موشکافانه شما بر مبنای کدوم تحقیق میدانی یا پژوهش علمی صورت گرفته و اصلا به جز یه سری فرضیات چه اسمی میشه روش گذاشت! البته که نفس حضور آقای خاتمی و برخی از اصلاح طلبان در انتخابات پدیده مبارکی بود. اما این دیدگاه که خاتمی برای حفظ منافع ملی و مصالح مملکت انتخابات رو تحریم نکرد چندان پشتوانه عقلایی نداره! نظام هیچ گاه به اندازه سال ۸۸ و برای آرام کردن آتش آشوب ها به حضور و همکاری خاتمی احتیاج نداشت. اما خاتمی کمک خودش رو در اون برهه حساس از نظام دریغ کرد و حتی در آتش اون حوادث دمید. نیاز نظام به خاتمی در اون برهه باعث بزرگ شدن حباب توهمات خاتمی شد اما بعد از اینکه نظام به تنهایی و بدون کمک خاتمی تونست از مخمصه ۸۸ نجات پیدا کنه این حباب ترکید و به صورت ضمنی زمینه به حاشیه رانده شدن خاتمی فراهم شد.
    تحلیل مشارکت خاتمی در انتخابات به این سادگی ها نیست. تحریم نکردن انتخابات توسط خاتمی و حضور او در انتخابات رو میشه به اشکال مختلفی تحلیل کرد. خوشبینانه ترین حالت اینه که آقای خاتمی بین اصلاح طلبی و فتنه گری اولی رو انتخاب کرد و مرزش رو مشخص کرد. بدبینانه ترین حالت هم اینه که وقتی متوجه مشارکت بالای مردم در انتخابات شد، فقط خواست با شرکت در انتخابات خودش رو نجات بده. کاری که موسوی و کروبی بلد نبودن بکنن.
    اگر چنانکه میفرمایید اصلاحات بین مردم اینقدر طرفدار داشت، برای شرکت در انتخابات ۹۲ با شعار اصلاحات به میدان میومد نه با پرچم اعتدال! واقعیت اینه که دوره اصلاح طلبی و اصولگرایی به سر اومده! علت پیش افتادن جریان اصلاح طلبی در سال های اخیر هم اینه که این جریان تونسته خودش رو در قالب اعتدال احیا کنه. اما بدنه جریان رقیب رو کماکان همون اصوالگرایان سنتی تشکیل میدن. تحلیل کنش گری مردم در پدیده انتخابات نشون میده که مردم همیشه به تفکرات جدید پاسخ مثبت میدن. در دو انتخابات گذشته مردم احساس کردن  که اعتدال خوانش جدیدی از اصلاحاته که ضعف ها و افراطی گری های مانیفست اصلاحات سنتی رو برطرف کرده. اما هنوز جایگزینی برای اصولگرایی سنتی پیدا نشده. علت پیروزی اعتدال هم همین نکته بود و نه تکرار می کنم آقای خاتمی و نه هیچ چیز دیگه!
    چه گُلی زدن ؟ 

    ببین اگه اصلاحات نبود الان آمار مشارکت مردم در انتخابات میومد زیر 50 درصد و مشروعیت نظام از بین میرفت 

    و الان اصلا معلوم نبود نظام سر جاش هست یا نه !

    اصلاحات از بالا به پایین اعمال میشه . یعنی خود حکومت برای جلوگیری از سقوطش ! میاد اصلاحات رو به وجود میاره . 

    شاه دیر اصلاحات رو شروع کرد . خییییییییلییی دیر ( زمان بختیار ) 

    در واقع همه ی نظام ها برای جلوگیری از سقوطشون میان در برابر خواسته های مردم اصلاحات رو به وجود میارن و امتیاز میدن به مردم !

    بنابراین اگر حکومت مورد علاقه ی شما " جمهوری اسلامی " هست باید بدونی گلی که اصلاحات زده اینه که حکومت رو نگه داشته !

    اگر فکر میکنی کار کمیه من صحبتی ندارم 

    فقط فکر کن اگر خاتمی انتخابات رو تحریم میکرد چه بلایی سر کشور میومد !

    حیف که دلش برای کشور سوخت و همیشه حمایت کرده از منافع ملی 

    باید سپاسگزارش باشید تا همیشه !

    با تشکر از متن متقن و صریح شما در دفاع از بودجه دفاعی کشور که هیچگاه ! حتی در زمان جنگ 8 ساله هم مناسب هزینه های دفاع و ادامه آن نبود و محقق نشد.... گرچه مشرکین و کافران را خوش نیاید.... یاحق
    رزمنده کهنه
    خود تحمیقی یعنی چی؟!
    پاسخ:
    یعنی خود را احمق دانستن
    @موشک
    خیلی ببخشید ولی درک نمیکنم الان دارید شوخی میکنید باهام یا جدی هستید؟؟
    یعنی الان شما به فکر مشروعیت نظام و مشارکت مردم تو انتخابات هستید؟ یعنی الان از فواید اصلاحات برقراری و پایداری نظامه؟
    بله همه ی نظام ها اصلاحات رو به وجود میارن بخاطر مردم، ولی شما سود حذب اصلاحات برای مردم رو اگه ذکر کنید من ممنون میشم.
    بله حکومت مورد علاقه ی من "جمهوری اسلامیه" یعنی در حقیقت ارمان ما جمهوری اسلامیه اما حکومت فعلی جمهوریش هم کامل نیست چه برسه به اسلامی،بنابر این،حکومت الان شباهتی به ارمان و علاقه ی ما نداره.
    نه فکر نمیکنم کار کمیه،ولی فکر هم نمیکنم برقراری نظام ربطی به اصلاحات داشته باشه،بر عکس معتقدم اصلاحات اگر تواناییش رو داشت بدش نمی اومد بشینه و به سقوط نظام لبخند بزنه.
    خاتمی؟خاتمی و منافع ملی؟ خاتمی و دلسوزی؟! شما مهره رو اشتباه گرفتید، اگه مثلا میخواستید قدرتی رو مثال بزنید حداقل بهتر بود مرحوم هاشمی رفسنجانی رو مثال میزدید، قدرت و نفوذ هاشمی کجا و خاتمی کجا!
    اگر اخرین نفری تو این مملکت باشه که باید ازش سپاسگذاری کنیم احتمالا همین اقای خاتمی باید باشن. خیلی خاتمی رو دست بالا گرفتید، تحریم هم‌میکرد اتفاق خاصی نمی افتاد اینو مطمئن باشید.
    کاش هم فایده ی بهتر و هم مثال بهتری میزدید!
    @ ویار تکلم

    ببخشید مگه به شما وحی میشه ؟؟؟ شما از کجا میدونی حرف های خودت درست هستن ؟ شما نظر خودت رو میگی منم نظر خودم رو گفتم . احتمالا هر دو بر اساس مطالعات شخصی مون نظر میدیم . شما بر اساس چه تحقیقاتی توی وبلاگتون مطلب مینویسید ؟ همیشه نظر شخصی خودتون رو مینویسید .

    به هیچ کس توی این دنیا دیگه وحی نمیشه بنابراین هیچ کس معصوم و مقدس نیست و نه تنها شما بلکه تمام آدم هایی که شما قبول دارید ممکنه اشتباه کنن

    @ ویار تکلم

    اعتداال ؟؟؟؟؟؟ فکر کردید روحانی عددی بود با اون سابقه ی درخشانش ؟

    روحانی رو اصلاحات حمایت کرد . پروفسور عارف و دکتر جهانگیری اگر به نفعش کنار نمیرفتن و خاتمی حمایتش نمیکرد رای نمی آورد

    میشد شبیه هاشمی طبا . چرا هاشمی طبا رو مردم دوست داشتن ولی بهش رای ندادن ؟ چون اصلاحات گفته بود به روحانی رای بدن . اگر پروفسور عارف کنار نرفته بود اصلا روحانی همون انتتخابات اول هم رای نمی آورد . 

    همه ی مردم با دستبند " سبز " و بنفش روی دستشون توی تجمعات شرکت می کردن . " سبز " چیه ؟ 

    @ ناشناس

    اگر خاتمی انتخابات رو تحریم میکرد . تف هم توی صندوق نمینداختبم . مطمئن باشید . 

    گفت تَکرار کنید و ما هم تَکرار کردیم اگر نه روحانی کیه که بخوایم حتی توی تلوزیون نگاهش کنیم ؟ چه برسه اسمش رو بنویسم  روی کاغذ  .

    در ضمن شما یه چیزی رو اشتباه گرفتید

    ببینید هدف اصلاحات توی همه جای دنیا " جذب مخالفین " هست . یعنی خاتمی قطعا به حکومت متصله و طرفدار جمهوری اسلامیه

    اما

    طرفداران خاتمی که در واقع مخالفین و منتقدین هستن که جذب اصلاحات شدن ممکنه خیلی هاشون طرفدار جمهوری اسلامی نباشن و بدشون نیاد حکومت عوض بشه !

    اصلا رسالت اصلاحات همینه !

    پس حساب خاتمی با طرفداران خاتمی جداست . میگن چرا مرز بندی نکرد خاتمی ؟ دقیقا به همین دلیل 

    اگر مخالفین رو جذب نکنه که دیگه با اصولگراها فرقی نداره !

    تمام این ممنوع التصویر بودن ها و اینا هم برای شعله ور کردن احساسات مردمه که با حمایت از اصلاحات از نظام حمایت کنن

    هر رایی که داده شد عملا به نظام داده شد و مطمئن باشید پشت پرده هیچ اختلافی بین خاتمی و نظام نیست . 

    فقط یه نمایشه برای جو دادن به مردم . 

    اما چرا مخالفین به خاتمی اعتماد کردن و طرفدارش شدن ؟ اون برمیگرده به این که اینا به زور و مبارزه و این چیزا معتقد نیستن و بین بد و بدتر انتخاب کردن . در واقع مخالفین زیادی طرفدار صلح هستن و نمیخوان کشور نا امن بشه . 

    همین .

    خود من شخصا خاتمی رو هم قبول ندارم اما بین بقیه ی مسئولین نظام از همه شون بهتره 

    چه سودی برای مردم دارن ؟ 

    همین که جنگ نشده و با خاک یکسان نشدیم و اندازه ی زمان محمود بهمون توهین نشد و سفارت کشور های دیگه بسته نشد بازم خدا رو شکر . 




    سلام
    پیشنهاد میکنم از این کانال دیدن کنید. فکر میکنم خوشتون بیاد.
    borjedideban@
    "دیدبان"
    @موشک
    بخش اولش رو که اصلا قبول ندارم ولی باز توضیح بدم چه فایده؟هیچ
    ببینید یه عده هستن هر کی هر چیزی رو تحریم کنه اونا دنبالش میرن اینها فقط واسه جو دادن الکیه، یه عده هم واقعا طرفدارشن، ولی در نهایت اون حجمی که شما فکر میکنید نیستن، بازم میگن اگه هاشمی رو میگفتید خیلی به واقعیت نزدیکتر بود.
    اما بخش آخرش همون حرفهای قبلی خودمه،بله به نظر منم اصلاحات و اصولگرا و... همشون به یه جا وصلن اما خاتمی نه،خاتمی رو نمیتونم بپذیرم که به نظام وصله،برعکس شما من معتقدم خاتمی مهره ی مهمی نیست،اصلاحات مهره های از اون مهمتر داره.اصولگراها راه و روششون اشتباهه،سختگیری ها و سنگ اندازی های زیادی دارن وگرنه تفکراتشون از اصلاحات قابل قبول تره، اونایی که طرفدار اصلاحات و روحانی هستن اصلا برام قابل درک نیستن.

    آخرین پستی که از شما خوندم درباره برنامه فیتیله بود و جریاناتی که برای ما تورک های ایران پیش اومد، بود/ از اون به بعد تصمیم گرفتم فقط جهت رفع ستاره ی بالایی کلیک کنم و ببندم چون حرفایی که تو اون پست شما زده بودین به شدت زجر آور و منفور بود/ امروز هم که به همین امر ستاره صفحتون باز بود یکباره نام اسطوره ای رو دیدم خیلی کنجکاو شدم دوباره نظر شما درباره ایشون چیه! 
    شما متن های خوبی می نویسید ولی قلم عادلی ندارین شما حق این رو ندارین یه اسطوره رو زیر سوال ببرین ایشون برای رسیدن به جایگاهی که هست خیلی زحمت کشیده و از نظر حرفه ای نظرشون رو اعلام کردن و شما شاید نتونین درکشون کنید.
    مسعود شجاعی از جمله بازیکن هایی هست که اصلا طرفدار فوتبالش نبوده و نیستم ولی الان همه ی حق رو میدم به ایشون از نظر حرفه ای به مسئله نگاه کنید ایشون پول و مزایا میگیرن که تو یه تیم که به نوعی سیستم حساب میشه خدمت انجام بدن!(تعریف سیستم) حالا تیم حریف هر تیمی خواست باشه ایشون وظیفشونه تو سیستم باشن.
    اگر یک کار انفرادی یا تیم انفرادی یا حتی یک تیم ایرانی حاضر می شد با تخفیف زیاد می شد حق رو به شما داد.
    بنظر من خود تحمیقی دیدن واقعیت ها و انکار اونهاست.

    پاسخ:
    اگه شما برای فوتبالیست ها حق اظهار نظر قائل هستید (که باید هم اینطور باشه) باید همین حق رو برای من هم قائل باشید که نظرم رو بگم.

    بعد بگم که فلسطین مقابل اسراییل بازی میکنه.


    پاسخ:
    مگه دشمنی ما با اسرائیل تنها به فلسطین وابسته است؟! 
    ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
    شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
    <b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">