ویار تکلم

آخرین مطالب

شُوی به نام خشونت علیه زنان

يكشنبه, ۷ آذر ۱۳۹۵، ۱۲:۴۶ ق.ظ

روزها همین جور پی هم می‌گذرند و می‌گذرند تا این‌که قرعهی فال به نام روز پنجم از ماه آذر می‌افتد. روز منع خشونت علیه زنان. روزی که به رغم نام زیبای‌ش حکایتی هم‌چون سایر روزهای از این دست به خود گرفته است. حکایت این روز قریب شباهت دارد به حکایت روز منع آزمایش سلاح‌های هسته‌ای. از آن جهت که گویا کارکردِ این‌چنین روزهایی نه ایجاد یک بستر و زیربنای مستحکم برای جلوگیری و منع آنچه مدنظر است، بل‌که برای انجام‌ندادن آن کار صرفا در همان یک روز است. یک چیز دل‌خوش‌کن‌کی که به بانوان بگویند بله! درک‌تان می‌کنیم. علیه شما خشونت می‌شود. و متاسفانه خود بانوان هم به همین مقدار راضی می‌شوند و هیچ‌گاه نمی‌پرسند دقیقا کدام خشونت؟ تعریف شورای وضع‌کننده این روز در سازمان ملل از خشونت چیست؟ شورای مربوطه کدام راه‌کار را برای منع خشونت علیه زنان اتخاذ کرده است؟ آیا واقعا هنوز دغدغه‌ی زنان را دارد یا مثل قاطبه‌ی موارد مشابه، ملعبه‌ای می شود در دست اهل‌ش تا به این بهانه برچسبِ خشونت علیه زنان بر کشوری بزنند و پشت‌بندش به این بهانه تحریم کنند و الخ... درست مثل روز مقابله با منع آزمایش‌های هسته‌ای که اکنون تنها کارکردی که دارد ایجاد وجاهت برای وضع تحریم‌های جدید علیه کره‌ی شمالی است. البته این روز کم‌اهمیت‌تر از آن است که با روز منع آزمایش‌های هسته‌ای و از این دست مقایسه شود و البته نباید به صرف این‌که پشت این روز کلمه جهانی الصاق شده آب از لب و لوچه عده‌ای آویزان شود چرا که رقص و گل و بلبل! هم روز جهانی دارند! و ایضا در بعضی از کشورها چاکِ سینه‌ی بانوان هم یک روز را به نام خود سند زده! به هر تقدیر خوب است نگاهی به مواردی که به نظر بانیان نام‌گذاری این روز ذیل عنوان خشونت علیه زنان قرار می‌گیرد، نگاهی بیندازیم.

نگاه به عنوان ابزار جنسی به زنان: همان‌طور که از این عنوان بر می آید بحث سر نگاه است. این که زنان را به چه دیدی نگاه نکنیم و یا اینکه به چه دیدی به آنها بنگریم. هوش و فراست زیادی لازم نیست تا بدانیم تغییر دید مردان در باره زنان چیزی نیست که با زدن یک دکمه یا با یک دستور سازمانی  و به فرموده تغییر کند. بحث سر فرهنگ و طرز تفکر است و چه کسی بیشتر از خود زنان باید تلاش کند در جهت تغییر این نگرش؟! پرواضح است که هیچ مردی و نه هیچ انسانی علم غیب ندارد که به یک نظر تمام فضایل و توانایی‌های بانویی را دریابد. آن‌چه که یک مرد در برخورد اول از یک زن می بیند سر باز و سینه برآمده و ماتحت برجسته است. سرخآب و سفیدآب و عکس‌های پروفایل خیل کثیری از این دسته نشان می دهد که خودشان هم چندان بی رغبت نیستند که با زیبایی‌های جنسی شناخته شوند. این پیش زمینه را میزان کم فعالیت‌های مثمرثمر اجتماعی یا فرهنگی یا ورزشی و غیره از بانوان چه در ایران و چه در دیگر ملل راقیه تشدید می کند. بانوان از خود، نمایه‌های جنسی عرضه می‌کنند ولی‌کن انتظار دارند- یا شاید وانمود می کنند که انتظار دارند- به دید جنسی به آنها نگاه نشود! مس را طلا دیدن اگر از سر سفاهت و دیوانه‌گی نباشد قطعا از سر کوری است.

به کار بردن الفاظ رکیک در رابطه با زنان: کافی است در گزاره مذکور کلمه مردان را جای‌گزین کلمه زنان کنید تا با معنی‌دار بودن این گزاره به عمومی‌بودن قباحت آن پی ببریم. فحش و الفاظ رکیک چه در رابطه با مردان باشد و چه در رابطه با زنان محکوم است. فحش را چه به اقوام ذکور یک شخص نسبت دهیم و چه به اقوام اناث در هر حالت مذموم و نکوهیده است وان‌گهی اگر قدری زاویه‌ی دید بانوان در این باره تحمل انعطاف را داشته باشد، خواهد‌دید که در دعوا حلوا پخش نمی‌کنند و اگر قرار است زبان به فحشی آلوده شود سعی هر یک بر آن است که الفاظ رکیک به عزیز ترین اقوام طرف دیگردعوا اصابت کند. و چه کسی نزد مردان عزیزتر از مادر و خواهرشان؟ و باز چه کسی نزد زنان عزیزتر از مادر و خواهرشان؟ لذا این که پیکان فحش‌ها و الفاظ رکیکه غالبا به سمت زنان اشاره می‌رود نه از سر عدم علقه و بی‌اعتنایی و بی‌احترامی مردان نسبت به زنان بل‌که به سبب آگاهی افراد از وجود حرمت زنان برای مردان است. دنیایی که در آن فحش به زن و مرد، هر دو در یک ردیف قرار بگیرند، قطعا دنیای غم‌انگیزی‌ست. خاصه برای زنان!

حملات جسمانی و کتک زدن: از معدود مواردی است که در بیان مورد خشونت انصاف به خرج داده شده است! اینکه خشونت و حمله را تعمیم نداده و آن را به قید جسمانی مقید کنیم حقیقتا شایسته تقدیر است! واضح است که مرد به سبب قوت جسمانی بیش‌تر در اکثر موارد در موضعی است که می تواند به ناحق از قوه‌ی جسمانی‌ش سوء‌استفاده کند که در باره این سوء‌استفاده در تعالیم دینی هشدار داده‌شده‌است. و شایسته است که به صورت جهانی از این معضل منع شود، منتها اگر این مورد را تعمیم بدهیم به مواردی از قبیل خشونت‌های رفتاری و کلامی می‌رسیم که برای هر دو جنس یک‌سان است. در دنیایی که زنان به خاطر حملات نگاهی! مردان طلب‌کارند این حق البته برای مردان محفوظ است که از دست حملات بعضا کلامی و غالبا روانی و نداشتن امنیت روانی در جامعه روزی جهانی را به نام منع خشونت علیه مردان نام‌گذاری کنند.

تجاوز جنسی در بستر زناشویی( تجاوز شوهر به هم‌سر!): لب‌خند و دیگر هیچ! یک لحظه چشم‌هاتان را ببندید و به واژه‌ی تجاوز فکر کنید. بعد چشم‌هارا باز کرده و دوباره ببندید و این‌بار به واژه‌ی زناشویی و هم‌سر فکر کنید. هروقت توانستید این دو را به هر ضرب و زوری، حتی به زور خیال به هم بچسبانید، اعلام کند تا علاوه بر داشتن یک جایزه نفیس درمورد آن صحبت کنیم. تجاوز صورت بگیرد و هم‌چنان خانواده‌ای باشد یا خانواده‌ای باشد و در آن تجاوزی صورت بگیرد؟!

 به هر تقدیر آنچه که از موارد فوق بر می آید تا هنگامی که خود بانوان دست نجنبانند و به صورت منطقی و علت و معلولی با این قبیل پدیده‌ها برخورد نکنند، به صرفِ نارنجی‌کردن پروفایل‌ها، پست سیستم نشستن و تخیل‌کردن و تولید داستان‌های افسانه‌گونه و... انتظار معجزه برای تغییر دید مردان و جامعه نسبت به آنها غیرممکن به نظر می‌رسد.

*بازتاب همین مطلب در سایت فرارو

*بازتاب همین مطلب در سایت جیم

 

نظرات (۲۴)

  • ژوکر تنها
  • اصولا مطالب طولانی از حوصله من خارجه و نمیخونم. با توجه به عنوان فقط نظرم رو میگم
    اصولا من با هرگونه حرکت های حزبی و دفاعیه برای این و اون مخالفم. من معتقدم زن و مرد باید جایگاه انسانی یکسانی داشته باشن. هرچند معتقدم که تو کشور ما زن هرگز نقش محوری نداره ولی اگه قراره دنیا با هم متحد بشه، فقط در یک مورده و اون هم نابودی ظالمان و برچیدن ظلم و ستم و جنگ و کشتاره، نه این مسخره بازیا.
  • کمی خلوت گزیده!
  • وای واقعا واقعا یکی از بهترین پست هایتان بود که خواندم...
    عالی و منطقی...
    یک نکته درمورد آخری:
    کسانی که در رابطه ی جنسی زن و شوهری، قائل به تجاوزند، منظور نظرشان رابطه ای است که از طرف مرد به زن تحمیل می شود... در این نگاه دغدغه این نیست که رابطه داخل خانواده باشد یا نه، دغدغه این است که زوری نباشد و با میل دو طرفه باشد!
    البته در دین هم، اگرچه تمکین زن تاکید شده، از آن طرف تحمیل یک سویه و شدید منع شده است...
    طبعا هیچکدام از این وظایف نباید بهانه ای شود برای اینکه دیگری از وظیفه ی خودش بماند...
  • رضا فتوکیان
  • جالب بود و خواندنی (: آفرین
    سلام
    چه شما قبول کنید چه نکنید، مردان چه به واسطه قوه ی جسمی شان چه به واسطه حمایت ناعادلانه قوانین جاری جامعه و چه به واسطه تعلیمات اشتباه اجتماعی و ... نسبت به زنان خشونت دارند.
    این که فرهنگ اجتماع را به زنان نسبت میدهند به دلیل قبول توان زنان و خنثی دانستن مردان در ایجاد فرهنگ جامعه نشانگر ضعف مرد است!!!! (من جای مردها باشم از این گونه جملات برای دفاع از خودم و یا گرفتن حق زنان استفاده نمیکنم)
    تجاوز همسران به زنان عواقب روحی و جسمی و در نتیجه اجتماعی زیادی در پی دارد. اجبار به کاری ممکن است در هر زمانی اتفاق بیافتد. نیاز به لبخند نیست نیاز به فکر است.
     رسیدن به هر جایی پروسه ای دارد. این پروسه طی خواهد شد امیدوارانه.
    به نظرم به مردها هرجی نیست،هرچند که خیلی پرتقصیرند.تقصیر به معنی ذاتی کلمه...یعنی قصور دارن اما یه نکته ای  که تو این سرزمین خراب شده باعث رنج آدم میشه خود زنای بی سوادشه البته بازم به معنی باطنی کلمه...منظورم تحصیلات آکادمیک نیست...منظورم جهالت و نادانی وبلاهتشونه تا جایی که وقتی داری بهشون با زبون ساده حقوقشون رو بیان میکنی برات فاز برمیدارن...
    بعضی وقتا میگم در حق دین پر مهرمون خیلی ظلم شده واین باعث تاسفه که تو یه کشور اسلامی یه همچنین اجحاف بزرگی بشه وهمه ی کاسه وکوزه ها سر مذهب بشکنه...کاشکی صفات خدا تو رفتارمون متجلی میشد...کاشکی با رفتارمون مظهر عشق که امام علیه رو زیر سوال نمی بردیم...کاشکی مثه آدمی که روح خدا درش دمیده رفتار میکردیم...
    باید بگم از دید یه مرد خیلی راحت قضیه رو فیصله دادی و خودت و رها کردی که البته تبریک میگم، نشستن پشت تریبون و لم دادن رو صندلی که هیچکس براش ناامنی ایجاد نمیکنه و حرفهای حق به جانب زدن که خودتون برید حق خودتون و بگیرید و از ماست که برماست و از این حرفها فکر کنم کار خیلی سختی نباشه آقای نویسنده.
    من نه پروفایلم و نارنجی میکنم و نه تو وبلاگم چیزی در این مورد می نویسم، تمام تلاشم توی زندگیم حفظ حرمت خودم و شان انسانیمه و با درس و کار و هر فعالیتی که از پسش بر بیام ثابت میکنم سر سوزنی از هیچ مردی یا زنی کمتر نیستم و این تفاوت قایل شدن من و رنج میده.
    فقط فکر میکنم حالا که خوشبختی نصیبت شده و مردی و لازم نیست برای ساده ترین چیزها بجنگی تا خودت و ثابت کنی و اونقدر متاسفانه توی همه جوامع حق داری که نیازی به حفظش توسط کسی نباشه، کاش یه نگاه مهربون تر به این روز داشتی و فکر میکردی حقیقتا این روز رو چه به عنوان دکور و چه به عنوان رنجی که به عده ای از آدمها روا میشه چرا نامگذاری کردن و به عنوان حداقل ترینی که وقت میگذاری و مینویسی، وقت بگذاری و فکر کنی نه برای خوش خدمتی واسه مونث ها و عزیزان دور و برت، برای انسانیت هم که شده چی کار میتونی بکنی که لااقل همسر و دخترت در آینده از لحاظ روانی در کنارت امن باشن...
    من با نظرت در مورد اینکه گاهاً زنها خودشون دوست دارن برای جاذبه جنسی شون مورد توجه باشن و بها بگیرن موافقم و این رو هم خوب میدونم برخلاف غریزه که گاهی این مورد واجب میشه، خوب دقت کنی این میتونه از ضعف شخصیت و نداشتن بعضاً اعتماد به نفس باشه که نمودش رو در مردها وقتی از قدرت جسمی شون یا پولی شون استفاده میکنن میشه به راحتی دید.
    امیدوارم در آینده دغدغه تون علاوه بر داشتن نگاه متفاوت نسبت به دیگران،داشتن نگاه منصفانه تر و مهربانانه تری باشه.آمین :)
  • زهرا روشن
  • روزانه زن و بچه ی بیگاه دارن تو کشورای مظلوم تیکه تیکه میشن بعد اونوقت کمپین میزنن و 16 کشور میرن عضو میشن و میگن چرا ایران نیومد و فلان و بیسار
    علیه مرد ..علیه زن.. این خودش نگاه جنسیتیه بعد میگن حذف نگاه جنسیت

    فلان رنگ رو بذارید و کروات و شال چی ببندید

    مسخره بازی
  • علی اسفندیاری
  • شهید مطهری میگوید :"هیچ گاه مرد به طبع خود مایل نبوده حائلی میان او و زن وجود داشته باشد و هر وقت که این حائل از میان رفته آن که برنده بوده مرد بوده است و آنکه باخته و وسیله شده زن. امروز که مردان موفق شده اند با نام های فریبنده آزادی و تساوی و غیره ,این حائل را از میان ببرند,زن را در خدمت کثیف ترین مقاصد خویش گرفته اند.بردگی زن,امروز به چشم میخورد,که برای تأمین منافع مادی یک مرد در یک مؤسسه تجاری خود را صد قلم برای جلب مشتری مرد می آراید و به صورت مانکن در می آید و شرف خود را در ازای چندرغاز حقوق میفروشد.

    .

    و اینک این بردگی در دنیای به اصطلاح هنری به وضوح به چشم میخورد اینکه زنی تحت عنوان نقش اول و یا آخر در یک جشنواره سکولار مآبانه شرکت کند و با خواست آنها لباس بپوشد و ژست بگیرد و راه برود و تمام این شوها تنها تأمین کننده خواست مردانی باشد که آلوده سیاست بازیها و روشنفکریهای وطن فروشانه خود هستند

    پیشنهاد میکنم پست زیر رو مطالعه بفرمایید 

     

    http://biatabedanim.blog.ir/1395/08/14/این-کشور-ها-جهنم-زنان-هستند


  • خانم لبخند
  • حرفی نموند واسه گفتن. کاملا موافقم..
  • سیده طهــــــــــــورا
  • سلام بر شما
    مطلبی در وبلاگ احسان درج شد که احتمالاً بپسندید.

    سلام.یکی از بهترین پست ها بودم که خواندم.نگرش منطقی و بی غرض شما را ستایش میکنم. موفق باشید
    اون تجاوز جنسی در بستر زناشویی، فکر کنم منظور این است که مثلا زن، یه لحظاتی هست که میل جنسی نداره!  ولی خب مرد اون لحظه داغ کرده و داغ شده و علیرغم امتناع همسرش اون رو مورد لطف جنسی!! قرار میده،  خب این هم یه نوع تجاوز است دیگه.
  • هانیه شالباف
  • سلام!
    عالــی بود! عالی!
    این خانمهایی که نوشتن عالیه! چی عالیه آخه؟! یعنی واقعا هیچ اشکالی نمیبینید!؟ واقعا تعجب میکنم. عزیز من نوشتن عالیه! نشون دهنده منطقی بودن یا متفاوت بودن یا بهتر بودن شما نیست. فکر کنید تو رو خدا.
    یک مفهوم این متن اینه که امثال نویسنده و موافق افکارشون دارن میگن به من چه؟! . همه چیز به خوذت برمیگرده! دارن از زیر مسئولیت شونه خالی کردن رو موجه میکنن. شاید خانمهایی که میان بدون فکر میگن عالیه باز هم طبق همون غریزه مسخره جلب توجه کردن دارن اینکارو میکنن. 
    خانم مریم اگر آن دوست عزیز نظر خویش مثبت اعلان کرده از سرخوشی یا تعصب مغرضانه نبوده. به نظر من ویار تکلم بسیار اگاهانه و منطقی به این موضوع پرداختند. گاهی بسیاری از زنان جامعه ما خشونت به همجنس خود دارند و بسیار هم مردستیز هستند و ادعای روشنفکری هم دارند و جالب تر اینکه پست خشونت مردان بر زنان هم میگذارند و ادعا می کنند زنان با یکدیگر مهربان تر باشند، چه بسا خودشان نمونه بارز زنان علیه زنان هستن!!
    یاد عبارتی از اباذری افتادم در سخنرانی اخیرش:
    «فاشیسم همیشه همینگونه مشروع آغاز میشود»، از طریق چون و چراها در اصولی که ظاهرا قابل چون و چرا و تردیدند، و به خود گرفتن فیگوری انتقادی و پیش رو. اما آنچه فاشیست ها نمیفنمند و تا بخواهند به خودشان بیایند، «بلا بر سرشان هوار شده»، این است که امور را با عینکی نزدیک بین و بی التفات به پیوندهای اساسی و نهانش با امور دیگر نمیتوان به پرسش انتقادی کشاند. رفتارهای زنان و خودفمنیست خوانده ها هر چه قدر هم که اگزجره و بی محتوا بنماید - و اصلا نه فقط بنماید بلکه چنین هم باشد- تنها زمانی میتواند مندرج در نقدی عقلانی و جدی شود که تمام زمین بازی با چشم مسلح دیده و بررسی شود. 
    کدامین اتفاقات و نیروها و تفکرات منجر به پیدایش خودآگاهی جنسی زنان در مدرنیته ی متاخر شده که در صورتی ایدئولوژیک و شاید دفرمه اش را در فمنیسم و فمنیسم وطنی میبینیم؟ آیا تاریخ جملگی ظلم ها و اندیشه های یکسویه ی سوژه ی مذکر، صرفا افسانه ای بافته ی جماعتی جوگیر است؟ خوب است بدانیم که این گونه قضاوت، چیزی ست که در عرف تفکر انتقادی معاصر، به آن طلیعه ی ظهور فاشیسم و تبعیض جنسیتی میگوییم، چیزی که تنها چند قدم تا تبدیل شدن به خشونت عریان جنسیتی فاصله دارد.
    فاشیسم مهلکی در حال خیزش است و منطق گفتارهایی از سنخ نوشته ی این بلاگ، صدای نکره ی خروسی ست که این طلوع شوم را به ما تذکر میدهد: آغاز روز نحس بازگشت فاشیست ها به جهان، بازگشتی که یکی از نیروهای اصلی اش زن ستیزان خواهند بود
    کاملا موافقم.مخصوصا در مورد پروفایل.دخترا هی می گن ما نمی خوایم نگاه جنسیتی رومون باشه بعد عکسایی می ذارن که فقط برای جنس مخالف جذابیت داره و بس.اینا همه شو آفی بیش نیست.
  • خانم لبخند
  • خانم مریم،
    قطعا ما اگه نقدی داشته باشیم مثل تموم حرفامون که پای پستای دیگه ی ایشون گفتیم و ایراد گرفتیم و ساکت نموندیم اینجا هم میگیم. اما وقتی گفته میشه عالیه و یا کاملا موافقم از سر بی فکری نیست که میگید فکر کنیم! جلب توجه واسه کی؟ واسه آقایون اینجا؟ هه! خیلی مسخره ست! جلب توجه و داد و هوارهای توخالی و پوخ کار زنای به ظاهر روشنفکر نما و جوجه فمنیست هایی هست که حتی بعضیاشون نمیدونن دارن از چی دفاع میکنن! 
    من خودم پست نمیزارم ولی همیشه پستاتونو میخونم واقعا عالی
  • لیلی رضایی
  • متاسفانه انقدر تو ایران زن هارو جنس دوم دونستن که خانوما خیلی چیزا رو حق خودشون نمیدونن. و این فاجعست!! میدونستم تو این وبلاگ حتما برا این روز پستی قرار میگیره. چون طرز فکر نویسنده وبلاگ و دغدغه هاش رو از پست های دیگش تا حدودی حدس زده بودم و میدونستم چقدر نگاه مرد سالاری داره و همیشه حق به جانبه تو این مورد. من و خیلی خانم ها که کامنت گذاشتن یا این متن رو خوندن خوشبختانه، خوشبختانه و خوشبختانه با شما کوچکترین نسبتی نداریم و طرز فکر تک بعدیتون بهمون اسیبی نمیزنه اما دلم خیلی میسوزه برای خواهر و مادر و همسر و دخترتون...
    هرچند ممکنه اوناهم هنوز خیلی چیزا رو حق خودشون ندونن و راضی از تمام محدودیت ها و خشونت ها. اما دلم میسوزه برا تمام زن هایی که تنشون به این افکار خورده
    موفق باشید
    واقعا مطلب مزخرفی بود... :)
    کاملاً موافقم
    تجاوز چیست دو نمره؟
    شما همونی هستید که این پست رو گذاشته و معتقد بودید در تجاوز به عنف زنان هم مثل مردان مقصرند! و با آوردن مثالی که دختر رفته خونه پسر و لباس مناسب نپوشیده و... بعد ادعا کرده ... مهر تأیید به حرفاتون زدید.
    در صورتی که اگه نگاهی به دور از تعصب و کینه نسبت به زنان داشتید متوجه می شدید در کثر این تجاوزات زنان و کودکان بی تقصیر هستند. حرف شما درست مثل صحبت تتلو که گفته بود بچه هفت ساله باید روسری سرش می کرده و نقاب می زده تا مورد هوسبازی یه گرگ صفت قرار نگیره. شما همون آدم هستید با همون نگاه متعصبانه! من در اون پست هم منکر رفتار جلف بعضی ازدخترا نبودم و نیستم ولی همه رو با یک چوب زدن و نتیجه گرفتن از انصاف به دور. همیشه وقتی کسی از دیوار مردم بالا می ره مقصره و لقبش دزد. دلیلش هر چی می خواد باشه. خنده دار نیست دزد در دادگاه بگه طرف وسایل خونشو به نمایش گذاشته بود وسوسه شدم پس صاحبخونه هم به اندازه من مقصره و باید بره زندون!!!

    پاسخ:
    موضوع آن پست چیز دیگری بود که مفهوم آن را متوجه نشده‌اید. موضوع آن پست تجاوز نبود، بلکه روابطی بود که دو طرف به انجام آن رضایت دارند. حرف آن پست این بود که اگر میزان فساد در جامعه را با شاخصه روابط غیرمشروع اعم از روابط زوری(تجاوز) و غیرزوری(زنا) بخواهیم بسنجیم، زنان هم به میزان مردان در این فساد دخیل‌اند، چرا که آمار روابط جنسی رضایت‌مندانه رقمی چندین و چند برابر تجاوزات و روابط زوری و یک‌طرفه را به خود اختصاص داده‌است.

    بله. دزد در دادگاه نمی‌تواند همچین ادعایی کند. ولی اگر کسی در خانه‌اش را چهارطاق باز بگذارد و انتظار داشته باشد که هیچ‌کس وسایل‌ش را نبرد در یکی از قلل مرتفع حماقت قرار گرفته. جایی که متاسفانه خیلی از بانوان ما قرار گرفته‌اند.
    وقتی می گم متعصب هستید به خاطر همین جملات:
    "...در یکی ازقلل مرتفع حماقت قرار گرفته، جایی که متاسفانه خیلی از بانوان ما قرار گرفته اند.  
    به علت هوش بالایی که دارید که البته مدیون ژن مردانه است، خودتون هم متوجه نشدید در اون پست چی نوشتید!!
    تعریف تجاور؟
    روابط مرضی الطرفین و غیر زوری چه ربطی به تجاوز داره. اونی که منظور شماست خیلی عذر می خوام فاحشه های خیابونی هستند که در قبالش پول می گیرن. خوبه که شما قوانین کشور رو بنویسید انوقت شاهد رهایی و آزادی یوسف های بی نوای گرفتار زلیخیا می شیم.
    یادتون نره که بوعلی سینا که در قله علم و دانش ایستاده بود گفت:
    تا بدانجا رسید دانش من که بدانم همی که نادانم
    پس هر وقت فکر کردید جمع کثیری ابله هستند به علم و درایت خودتون شک کنید!
    در ضمن اگه کسی ابله هم باشه و در خونشو چهار طاق باز بذاره بازم لقب دزد عوض نمی شه! این چیزیه که در اون پست نوشته بودید آیا بازم  متجاوزه؟
    بله شرعا و قانونا هست. البته ببخشید که در موقع وضعش نظر شخصیت مهمی مثل شما رو نپرسیدن وگرنه ممکن بود تغییرات اساسی در قوانین کشور رخ بده! 
    شما هم مثل مردان دوره جاهلیت اگه قدرتشو داشتید خیل عظیمی از اطفال دختر رو زنده بگور می کردید تا در آینده از جمعیت احمق ها کم بشه! واقعا برای نگاه تحقیر آمیزتون به زنان که در طول تاریخ توانمندی خودشونو به اثبات رسوندن، متاسفم. یادتون نره که فاشیسم از ترور و جنگ و بمباران بوجود نیومد بلکه از افکار سلطه طلبانه در اجتماعات کوچیک مثل خانواده و میان زن و مرد شکل گرفت!
    ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
    شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
    <b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">