ویار تکلم

آخرین مطالب

۲ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «ابراهیم رئیسی» ثبت شده است

 درست است که ارادت چندانی به روحانی و سیاست‎های او ندارم و طبعاً رای بنده در سبد هرکس خواهد رفت الا روحانی، اما با این حال نه  به شکست روحانی چندان امیدوارم و نه از پیروزی او چندان مغموم و ناراحت خواهم‎شد. به عقیده‎ی من شاید خیر و صلاح مملکت در پیروزی روحانی باشد و البته برای این سخن‎م دلایلی دارم که به هیچ وجه به معنای رای دادن به روحانی نیست.

دلیل اول احتمال آشوب بعد از شکست روحانی است. در شرایطی که جلبکهای سبز، اختلاف نُه میلیونی آرا را برنتافتند و به نظر اکثریت بیستوسه میلیونی تمکین نکردند بعید نیست که برای شکست محتمل چندصدهزارتایی همان بلوا را به پا کنند. گرچه برگزارکنندهی انتخابات دولت روحانی است و منطقاً اگر تخلفی در پروسهی برگزاری انتخابات صورت بگیرد پیکان اتهام به سوی دولت خواهد بود ولی با این حال از جماعت آشوبگر انتظار برخورد منطقی با این قضیه نمیرود. البته با توجه به واکسینهشدن کشور در انتخابات هشتادوهشت، احتمال آسیب جدی به کشور در صورت شکست روحانی منتفی خواهدبود!

دلیل دوم و مهمتر اینکه حتی شکست روحانی با اختلاف آرای کم به این معناست که هنوز طیف زیادی از مردم برای حل مشکلات اقتصادی نگاهشان به خارج از کشور است و منتظر چیدن ثمره برجاماند. در دولت فرضی رئیسی اگر با بهرهگیری از سیاستهای اقتصاد مقاومتی و افزایش تولید داخلی گرهی از مشکلات معیشتی مردم گشوده شود و وضعیت اقتصادی بهبود یابد، مدعی خواهند شد که اینها از نتایج برجامی است که ما منعقد کردیم. و اگر وضعیت بدتر شود آن را از پی‎آمدهای عمل‎نکردن به برجام خواهندشمرد!

درست است که پیروزی روحانی در این چهار سال ممکن است نتایج نامطلوبی را به همراه داشته‎باشد، ولی بزرگترین حُسنش این است که مردم واقعا به این نتیجه میرسند که از ناحیهی خارج از کشور معجزهای صورت نخواهدگرفت و نگاه به داخل به صورت یک عقیدهی مستحکم ملی در می آید که ثمرات بسیار خوبی خواهد داشت!

نمیدانم! شاید روحانی اصلح نباشد، ولی ممکن است در ریاستجمهوری او خیری باشد که ثمراتش بعدها مشخصشود.

"عسی ان تکرهو شیئاً و هو خیر لکم"

  • ویار تکلم

آقا درست است که از قدیم گفتهاند نبین که میگوید، ببین چه میگوید اما انصافا نمیشود. شرافتا نمیشود. وجدانا نمیشود. لااقل الان نمیشود. آخر حرفشان چیزی است که اصلا نمیگنجد!

 تو فکر کن نامزدشان با خوانندهی ترانهی سوسنخانم عکس یادگاری دارد، آن وقت شروع میکنند به گرفتن ژست روشنفکری و مخالفت با اینکه چرا نامزد دیگری با امیر تتلو عکس گرفتهاست. خداوکیلی قابل قبول است؟ حالا این که هیچ. این را دیگر چه میگویید؟ از اینکه فلان عضو ستاد نامزد رقیب، برای نامبردن از محمدرضا شجریان، خسروی آواز ایران، از لفظ بیمار سرطانی استفادهکرده رگ غیرت هنردوستشان باد کرده اما با خودشان فکر نمیکنند که نامزد محبوبشان در این چهارسال به جز یک بار نامبردن از شجریان در جریان مناظرهها و این اواخر ثبت انتخاباتی ربنای او در فهرست میراث فرهنگی کشور، دقیقا چه کار مثبت دیگری در حق او کردهاست؟ باز هم این هیچ! با اینها چه میکنید؟ رئیسجمهور سابق را بابت ادبیات نه چندان سطح بالایش ملامت میکنند اما چشمشان را روی ادبیات نامزد خودشان بستهاند که امروز گفت: «روز شنبه چهطور آب و صابون بیاوریم تا رویتان را بشویید!». طرف را به بیاخلاقی در انتخابات متهم میکنند اما خودشان را به فراموشی زدهاند که روزگاری همینها تصویر رئیسجمهور سابق را با سُم الاغ و هیبت میمون میکشیدند. طرف را به به بیفکری متهم میکنند اما فراموش میکنند خودشان چهطور فکر را فرستادهاند مرخصی و چشمشان به دهان فلانیاست تا تَکرار میکنمشان را خرج چهکسی میکند. در اتوبوس نامزد خودشان در حال حرکت به سمت گردهمآیی هستند و همزمان به نامزد مقابل گیر میدهند که چرا اتوبوسی آدم جابهجا میکند! چشمشان را روی فیلترینگ اینستاگرام خبرگزاری فارس و فتن را میبندند و همزمان فریاد میزنند به آزادی رای میدهیم و...

خداوکیلی اینها واقعیت دارد؟ یعنی چنین چیزی ممکن است؟ یکوقت همهی اینکارها و تناقضهایشان شوخی نباشد و یکهو بگویند شوخی کردیم و هرهر به ما بخندند؟ ها؟


  • ویار تکلم