ویار تکلم

کانال وب‌بلاگ در تلگرام:
https://t.me/zaerezari

آخرین مطالب

۴ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «شجریان» ثبت شده است

دیشب داشتم کانال‌های تلویزیون را می‌چرخاندم که به طور تصادفی در شبکه چهار برنامه‌ای دیدم به اسم نغمه‌های آسمانی. مهمان برنامه داشت درباره یکی از مناجات‌هایی که اجرا کرده بود صحبت می‌کرد. در قسمتی از صحبت‌های‌ش گفت :"این اثر را با الهام از آثار مرحوم سیدجواد ذبیحی ساختم. البته من هیچ‌گاه به پای ایشان نمی‌رسم."

شنیدن اسم مرحوم ذبیحی از تلویزیون برایم جالب بود. ذبیحی از مداحان قبل از انقلاب بود که دعاها و مناجات‌های او از رادیو پخش می‌شد. در آن سال‌ها ذبیحی کارمند رادیو بود و به روال مصوب ارگان‌های حکومتی در پایان مناجات‌های‌ش گاهی برای شاه هم دعا می‌کرد. کما این‌که بسیاری از روحانیون هم در نمازهای جمعه این کار را می‌کردند. بعد از انقلاب ذبیحی به خاطر این مسائل دادگاهی می‌شود. ظاهراً جو دادگاه آن‌قدر بد بوده و او به خاطر چنین مسئله کوچکی آن‌قدر اذیت می‌شود که به گریه می‌افتد و می‌گوید:"اگر مرا عفو نمی‌کنید حکم اعدامم را صادر کنید تا ملت هم شاد شود!" به هر حال ذبیحی به حکم خلخالی مدتی در  زندان بود و به فاصله کمی بعد از آزادی به وسیله گروهی ناشناس به قتل رسید. به همین راحتی!

بلایی که گریبان ذبیحی را گرفت تنها یک نمونه از تندروی‌ها و خودسری‌های اول انقلاب بود. امروز بعد از چهل سال ابعاد جدیدی از اشتباهات آن دوره مشخص می‌شود. در آن سال‌ها خیلی حق‌ها پای‌مال شد و خیلی‌ها بیش از آن‌چه باید مجازات شدند. از اعدام‌های فله‌ای و بی‌حساب و کتاب اول انقلاب که خوش‌بختانه بعد از ریاست شهید بهشتی بر قوه قضاییه بساط‌شان برچیده شد، تا مسائل خنده‌دار و تاسف‌آوری مثل تخریب آزمایش‌گاه مدارس تیزهوشان برای برقراری عدالت آموزشی! اوج این رفتارهای سلیقه‌ای را در زمینه موسیقی آن سال‌ها می‌توان مشاهده کرد تا جایی که در یک دوره حتی آهنگ‌ها و تصانیف انقلابی و مذهبی هم در تلویزیون دچار سانسور می‌شدند!

حالا امروز چه جای تعجب اگر با هنرمندان این‌طور رفتار می‌شود. این قصه سر دراز دارد و برخورد قهری با هنر و هنرمندان مسبوق به سابقه است. چه فایده؟ اول امثال ذبیحی را محاکمه و زندانی می‌کنند و بعد از سال‌ها اسم‌شان را به احترام از تلویزیون می‌آورند و برنامه‌ای می‌سازند که حتی اسم برنامه را هم از آثار مرحوم ذبیحی عاریه گرفته‌اند. حالا کی بفهمیم خیلی از کارهای امروزمان هم اشتباه‌ست و نام بعضی هنرمندان‌مان را چندسال دیگر از تلویزیون بشنویم خدا می‌داند!

  • ویار تکلم

کتاب "ترجمان الاشواق" مشتمل است بر حدود شصت غزل عاشقانه از عارف بزرگ تاریخ اسلام، محی‌الدین عربی. عارفی که بزرگانی نظیر امام(ره)، مرحوم قاضی، آیت‌الله حسن‌زاده آملی، علامه طباطبایی و بسیاری دیگر او را پدر عرفان اسلامی و اعظم تمام عرفا می‌دانند.

چنان‌چه خود محی‌الدین شرح می‌دهد در سفر به مکه دل‌باخته‌ی دختر یکی از علمای آن‌جا می‌شود و با الهام از او به سرودن این دیوان می‌پردازد. جان‌مایه اشعار این دیوان تاکید بر این نکته است که عشق زمینی و عشق الهی از هم جدا نیستند و در انتها در یک نقطه با هم تلاقی پیدا می‌کنند.

کسی چه می‌داند؟! همان‌طور که همه عشق‌ها در یک نقطه به هم می‌رسند، شاید همه انتظارها هم در نهایت در یک نقطه تلاقی پیدا می‌کنند و به انتظار آمدن یک نفر می‌رسند. مثل این غزل سایه که با هر نیتی که سروده شده عجیب بوی امام زمان(عج) می‌دهد:


نه لب گشایدم از گل نه دل کشد به نبید

چه بی‌نشاط بهاری که بی رخ تو رسید

نشان داغ دل ماست لاله‌ای که شکفت

به سوگ‌واری زلف تو این بنفشه دمید

بیا که خاک ره‌ت لاله‌زار خواهد شد

ز بس که خون دل از چشم انتظار چکید

به یاد زلف نگون‌سار شاهدان چمن

ببین در آینه جوی‌بار گریه بید

گذشت عمر و به دل عشوه می‌خریم هنوز

که هست در پی شام سیاه صبح سپید

که‌راست سایه در این فتنه‌ها امید امان

شد آن زمان که دلی بود در امان امید...


*حق غزل‌های شاعر بزرگی مثل سایه را فقط سلطان آواز ایران می‌تواند ادا کند. این غزل زیبا را با صدای استاد شجریان بشنوید. (بهار سوگ‌وار با صدای استاد شجریان)

**این روز عزیز تبریک به همگی 🌸🌸

  • ویار تکلم

ام‌روز، روز بزرگ‌داشت سعدی است. شاعری که عاشقانه‌های زمینی‌اش از چنان قدرت و غنایی برخوردارند که حافظ برای بیان عارفانه‌های آسمانی‌اش ده‌ها بار دست به دامان او و اشعارش شده است. حافظ هیچ ابایی ندارد که خود را شاگرد مکتب سعدی بداند. بارها در اشعارش عینا از اشعار استاد سخن استفاده کرده و در قریب به هشتاد غزل از اوزان و قوافی دیوان سعدی بهره برده و الحق حرمت استاد را خوب نگه داشته. بدون شک اگر حافظ حافظ شد بخش عمده‌ای از آن را مدیون سعدی و نبوغ اوست. این روز را جز تبریک چه می‌توان گفت؟


*عنوان بخشی است از مصراع سعدی:

سعدی تو کیستی که در این حلقه‌ی کمند، چندان فتاده‌اند که ما صید لاغریم...

**خاصیت عاشقانه‌های سوزناک سعدی است که روی صداهای سوزناک شجریانِ پدر و پسر می‌نشیند. بارها در کانال آوازهای استاد شجریان را گذاشته‌ام. این‌بار غزل بسیار زیبای سعدی را با صدای شجریان پسر بشنوید.

ساز و آواز سه‌گاه، شوق دوست

اگر مراد تو ای دوست نامرادی ماست

مراد خویش دگرباره من نخواهم خواست

اگر قبول کنی ور برانی از بر خویش

خلاف رای تو کردن خلاف مذهب ماست

میان عیب و هنر پیش دوستان کریم

تفاوتی نکند چون نظر به عین رضاست

عنایتی که تو را بود اگر مبدل شد

خلل پذیر نباشد ارادتی که مراست

مرا به هر چه کنی دل نخواهی آزردن

که هر چه دوست پسندد به جای دوست رواست

هزار دشمنی افتد میان بدگویان

میان عاشق و معشوق دوستی برجاست...

  • ویار تکلم

یک سوال ساده! آیا همه کسانی که از موهبت صدای خوب برخوردارند، باید قاری قرآن باشند تا هرز نروند؟! آیا همه باید آن‌جور که باب میل آقای علم‌الهدی است زندگی کنند تا انگ خروج از مسیر نخورند؟! خب یک نفر قاری می‌شود، یکی مداح می‌شود، یکی هم هنرمند می‌شود و اشعار حافظ را می‌خواند که سراسر "لطایف حکمی و نکات قرآنی" است. اشعار سعدی را می‌خواند که یک وعظیه‌اش اثرگذارتر است از کل منبرهایی که این آقایان در عمرشان رفته‌اند! اشعار مولانا را می‌خواند که مثنوی‌اش "اصولِ اصولِ اصولِ دین" است. یکی به دین خدمت می‌کند یکی به فرهنگ دینی! درک‌ش این‌قدر برای آقای علم الهدی سخت است؟! بفرمایید درِ هنر و فرهنگ این مملکت را گل بگیرند و همه صبح تا شب به خطابه‌های غرا و آتشین شما گوش بدهند!

شجریان یک هنرمند است. ادعایی هم ندارد. هیچ‌گاه ادعایی نداشته. در نوجوانی و جوانی به احترام پدرش و به خاطر علاقه او، به قرائت قرآن می‌پرداخته و فعالیت‌های هنری‌اش را با نام مستعار انجام می‌داده! بعد از فوت پدرش هم یک آلبوم تلاوت قرآن به یاد او منتشر کرده! الحمدلله سوابق انقلابی آقای شجریان هم موجود است. از استعفای دسته جمعی به همراه محمدرضا لطفی و هوشنگ ابتهاج از رادیو به خاطر کشتار ۱۷ شهریور، تا تصانیف انقلابی و ملی میهنی! مشکلی هم اگر دارد با دین نیست. با بعضی از متولیان دین است. با کسانی که کنسرت موسیقی سنتی را که با فرهنگ و سنن و آیین این مردم هم‌خوانی دارد و هم خدا آن را حلال می‌داند و هم تمام مراجع، به بهانه امام رضا لغو می‌کنند. کسانی که کنسرت موسیقی را بسته به محل جغرافیایی آن و بُعدِ مسافت آن از بقاع متبرکه، به حلال و حرام تقسیم می‌کنند و از این نظر باب جدیدی در فقه شیعه باز کرده‌اند!

البته این‌ها بخشی از مشکلات استاد شجریان و اهالی هنر است. این مشکلات و گره‌گشایی از آن‌ها بماند برای خود دو طرف! اما کم نیستند افراد حزب‌اللهی و انقلابی که دغدغه دین و انقلاب دارند و آن‌ها هم با این افراد مشکل دارند!

با این کسانی که هر روز به اسم تکلیف و وظیفه دینی به معاندین و دشمنان انقلاب پاس گل می‌دهند و با حرف‌های حساسیت برانگیزشان قشقرق به پا می‌کنند و  روز به روز فاصله مردم جامعه را از طبقه روحانیت بیش‌تر می‌کنند! کسانی که برای خود و تفکرات‌شان حقانیت مطلق قائل هستند و اجر انتقادهایی که به خاطر سخنان غلط‌ خودشان از آن‌ها می‌شود را از امام زمان طلب می‌کنند! کسانی که به نیاز‌های مردم و نسل جدید بی‌توجه هستند و به اسم اسلام با فرهنگ و هنر سر جنگ دارند!

کاش اقلاً آقایان این همه "اسلام اسلام" نمی‌کردند! کاش از خودشان مایه می‌گذاشتند! کاش...

  • ویار تکلم