ویار تکلم

کانال وب‌بلاگ در تلگرام:
https://t.me/zaerezari

آخرین مطالب

۱ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «فریبا وفی» ثبت شده است

مینا از امکانی بی‌نصیب مانده که خیلی آسان نصیب دختر اهوازی شده است. همه برای دیدن عکس‌های جشن نام‌زدی اهوازی می‌روند. آرایش عروس عالی است. دسته‌گل‌ش هم حرف ندارد. ولی داماد کمی چاق است.
باید به خودت برسی، و الا این‌جوری شکل لورل و هاردی می‌شوید‌.
خوش به حالت دیگر به این‌جا نمی‌آیی.
باید حواست به مادرشوهرت باشد، اگر دیدی زیاد دخالت می‌کند کارت شناسایی‌ات را نشان‌ش بده.
برای ما هم دعاکن. دست راست‌ت را روی سر ما بکش...
ترلان مثل مرده‌ی آماده‌ای زیر پتوی آن‌کادرش خزیده است. فیرزوه غلغلک‌ش می‌دهد. "بچه آبادانی، دل‌ت نمی‌خواست جای این تهرانی بودی؟ عروسی و شوهر و این حرف‌ها."...

* این چند خط از "ترلان" فریبا وفی را به عنوان یک متن شاخص ادبی این‌جا نیاوردم که اساساً این اراجیف متن متوسط هم محسوب نمی‌شوند تا چه رسد به شاخص. حرفم این است که وقتی دغدغه‌ها و طرز نوشتار یک رمان‌نویس زن ایرانی که قاعدتاً عنصر نخبه و دغدغه‌مند جامعه زنان محسوب می‌شود این‌طور است دیگر از زن عوام چه انتظاری می‌توان داشت؟ رمان‌نویس که این‌طور بنویسد انصافاً انتظار بی‌جایی است که سطح شعور باقی زنان از دعوای عروس و مادرشوهر و خواهرشوهر و رنگ مو و لاک ناخن و امروز چه خوردم و چه پوشیدم فراتر برود.
  • ویار تکلم