آدم اگر کمی و تنها کمی وجدان داشته باشد، حتی کمی آتش در آنور دنیا هم برای روشن شدن و فهمیدنش کافی است و اگر نداشته باشد، آتش که سهل است، تمام کائنات هم برای تفهمیمش دستدردست هم بدهند باز هم نمیفهمد! فقط کمی وجدان میخواهد و بس. هم شرط لازم است و هم شرط کافی؛ یعنی حتی:
آن مجری مشهور ورزشی که بعد از فاجعهی پلاسکو گفت اگر هرجای دنیا این اتفاق میافتاد کلی مسئول استعفا میکرد، هم اگر وجدان داشته باشد میفهمد که نخیر! اینجوریها هم نیست. در انگلستان -که اتوپیای خیلیها هست- هم ساختمانی آتش گرفت و آب از آب تکان نخورد و هیچ مسئولی نه معذرتخواهی کرد و نه استعفا داد.
آن حزبالسبزی که زیر عَلَم متوهمنیوزها و کانالهای حرامخوار سینه میزند هم اگر وجدان داشته باشد میفهمد نخیر! اینجوریها هم نیست. در انگلستان ساختمانی آتش گرفت و هیچ هلیکوپتری به پرواز در نیامد و هیچ نردبانی بیانتهایی هم وجود نداشت.
آن لاشخورِ سیاسیای که منتظر است تا اتفاقی بیفتد و از بقایای آن سفرهای برای خود پهن کند هم اگر کمی وجدان داشته باشد میفهمد که اتفاق افتادنی است و لازم نیست حتما دستهای پشتپردهای برای وقوع آن در در کار باشد و آنجاهایی که سپاه و جلیلی هم ندارد، باز هم از این اتفاقها میافتد.
آن جوانک ساده و خام گوشی به دستِ توئیترباز هم اگر کمی وجدان داشته باشد، علوم دورهی ابتدایی یادش میآید و میفهمد که شرط آتش؛ سوخت و اکسیژن و گرماست و نه مثلا موشکهای سِری و مافوق صوت و نور و کهکشان! و توهم!
خداوند ابن یمین را رحمت کند که گفت: «آنکس که نداند و نداند که نداند/ در جهلِ مرکب ابدالدهر بماند»
- ۴ نظر
- ۲۵ خرداد ۹۶ ، ۱۰:۰۲