ویار تکلم

کانال وب‌بلاگ در تلگرام:
https://t.me/zaerezari

آخرین مطالب

۴ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «اسلام» ثبت شده است

اگر رحیم‌پور ازغدی در کل دوران نظریه‌پردازی و سخن‌رانی‌اش یک حرف حساب زده باشد همان حرفی است که خطاب به بعضی دختران و پسران حزب‌اللهی و چادری و یقه دیپلمات زده: "ما در اسلام چیزی به اسم دختربازی و پسربازیِ اسلامی نداریم!"

  • ویار تکلم

نه مسلمان و مومن دوآتشه‌ام که ادعا کنم همه احکام اسلام را مو به مو اجرا می‌کنم و سرم برود نماز شبم قضا نمی‌شود، و نه باستان‌گرا و کوروش‌پرست افراطی‌ام که بخواهم برای شخصی که دوهزار و پانصد پیش زندگی می‌کرده و جز تعدادی لوح سفالیِ نصف و نیمه و تخریب شده هیچ سند موثقی از کردارش وجود ندارد یقه جر بدهم و دعوا کنم. نه معتقدم ورود اعراب به ایران با صلح و صفا و مهر و محبت و گل و بلبل و آغوش باز بوده، و نه می‌توانم قبول کنم کسی نصف جهان را گرفته باشد و به هیچ‌گونه جنگ و خون‌ریزی و زور و قتل و غارت متوسل نشده باشد. حالا گیرم که یک بابل را توانسته باشد با محاصره و تحت فشار گذاشتن مردم‌ش، بدون خونریزی تصرف کند. اما باقی جهان چه؟ آیا مردم همه جا دودستی ملک‌شان را تسلیم کرده‌اند؟!

اگر قول معروف درست باشد، قوم من اصیل ترین نژاد آریایی را بین اقوام ایرانی دارد، ولی نه کردِ آریایی را نژاد برتر می‌دانم و نه عرب را نجس و سوسمارخوری می‌دانم که با پیشاب شتر استحمام می‌کند. گمان هم می‌کنم که اکثریت مردم امروز به این سطح از درک و فهم رسیده باشند که نژادپرستی و عرب و عجم و ترک و کرد و لر چندان محلی از اعراب ندارد. اما کماکان چه در میان کوروش‌پرست‌های دو‌آتشه و چه در میان خشک مغزهایی که عرب را با اسلام یکی می‌دانند، الی ماشاءالله خرمغز و زبان نفهم پیدا می‌شود.

الغرض، یکی از تفریحات من، مشاهده گفتگو و بحث و مجادله افرادی از هر دو طیف است. البته خودم وارد بحث نمی‌شوم و می‌گذارم آن‌ها بحث‌شان را بکنند و من با خیال راحت به این حماقت‌هایی که بخشی از آن ناشی از سفاهت و زودباوری و ساده‌لوحی و قسمت اعظم آن به خاطر عدم مطالعه و شناخت کافی است، می‌خندم.

مثلا همین دیروز بین دونفر بحثی دیدم که نمی‌دانستم به این حجم از حماقت و جهالت بخندم یا گریه کنم! بحث سر این بود که چرا مردم ایران باستان، پیش از ورود اعراب مراسم شاهنامه‌خوانی و حافظ‌خوانی و عشق و صفا داشتند و بعد از حمله اعراب جای آن را دعای ندبه و کمیل و اشک و آه گرفته! این می‌گفت اگر شاهنامه و حافظ یارای رقابت با ادعیه اسلامی را داشتند خود به خود نگه داشته می‌شدند و آن دیگری جواب می‌داد که در حمله اعراب با ضرب و زور حافظ‌ها و شاهنامه‌ها را از خانه‌ها بیرون می‌کشیدند و آتش می‌زدند!! به تمسخر گفتم چه نشسته‌اید که پیش از ورود اعراب مراسم فاضل نظری خوانی و حامد عسکری خوانی هم وجود داشته و اعراب آن را برانداخته‌اند. البته آن‌قدر مشغول بحث و مجادله بودند و رگ گردن‌شان باد کرده و متورم بود که متوجه تکه‌ام نشدند.

راست‌ش این‌ها را که می‌بینم یاد شخصیت‌های احمق و کودن کارتونی و سینمایی می‌افتم. با این تفاوت که این‌ها روی حماقت‌شان مُصر و متعصب‌ند و پافشاری می‌کنند و این خود حماقت دیگری است روی آن حماقت قبلی! حماقت مضاعف! این‌ها را که می‌بینم می‌خواهم فریاد بزنم که بی‌خیال جاهلیت عرب بادیه نشین پانزده قرن پیش شوید. فکری به حال جاهلیت امروز کنید. جاهلیتی که در قالب بحث‌های شبه روشن‌فکری نمود پیدا کرده. بحث‌هایی که دوزار سواد و مطالعه پشت‌شان نیست و اگر هم باشد آن‌قدر با تعصب و کوراندیشی آمیخته شده که هیچ نتیجه و فایده‌ای ندارد.

  • ویار تکلم

با قطعیتی قریب به صد در صد معتقدم که حداقل نودونه در صد ما آدم‌ها، از مسلمان و مسیحی و یهودی و زرتشتی گرفته تا دئیست و آتئیست و اپاتئیست و لاادری، همه کافریم. فقط با شرایط ظهور و بروز کفرمان مواجه نشده‌ایم. کافی است با آزمایش و ابتلائی که فراتر از حد توان و تحمل‌مان باشد دچار شویم تا آن قسمت کفرانی وجودمان مثل جوهری که توی آب بریزی ظهور و بروز پیدا کند و جولان دهد. جوری که حتی خودمان هم باورمان نشود که ما همان آدم چند روز/هفته/ماه/سال پیشیم.

  • ویار تکلم

اسلام به یک پیرمرد شصت هفتاد ساله که اسپرم‌های‌ش در شرف کپک زدن هستند اجازه می‌دهد و بل‌که سفارش می‌کند که اگر به مدت چند ماه از همسر و خانواده دور بود، متعه کند و نیاز جنسی خود را برطرف سازد تا به گناه نیفتد!

همین اسلام به یک نوجوان پانزده شانزده ساله، در اوج کشش جنسی و غلبه شهوت فرمان می‌دهد که ده دوازده سالی صبر کند تا به رشد عقلی! برسد و بعد تشکیل خانواده بدهد و به مراد دل برسد. در این مسیر سخت و دشوار ده ساله هم هرگونه نگاه، حرف، لمس، رابطه و خلاصه هر عمل اروتیکی گناهی است جبران ناپذیر که عواقب آن در آینده دامن‌گیر زندگی مشترک فرد می‌شود و در نطفه‌اش تاثیرات سوء خواهد گذاشت و...

چگونه می‌شود که اسلام از نوجوانی که به رشد عقلی نرسیده و در اوج تحریکات جنسی است انتظار عمل عقلانی و به دور از احساسات دارد، ولی برای پیرمردی که سرد و گرم چشیده و به سرحد کمال عقلی رسیده تحمل چند ماهه‌ای از نیاز جنسی را روا نمی‌دارد؟

اسلام دو رو است یا آقایان با باب کردن حرف‌هایی مثل عدم رشد عقلی و انداختن آن در دهان مردم روی ناتوانی خودشان در اجرای احکام اسلام سرپوش گذاشته‌اند؟!

اسلام که به ذات خود ندارد عیبی. ولی همیشه هم ایراد از مسلمانی ما نیست. گاهی ایراد از اسلام نصف و نیمه‌ای است که به خوردمان داده‌اند!

  • ویار تکلم