اِشق!
شنبه, ۶ شهریور ۱۳۹۵، ۰۹:۳۲ ب.ظ
بعد از عمری، اتفاقی، او را در خیابان دیدم. گفت: هنوز هم املات ضعیفه؟ و من یادم آمد از وقتی که جریمهی املایم دیکته گفتنهای او شد، دیگر هیچ املایی را کامل نشدم. لبخند زدم و گفتم: اره ضعیفه!
بعد از عمری، اتفاقی، او را در خیابان دیدم. گفت: هنوز هم املات ضعیفه؟ و من یادم آمد از وقتی که جریمهی املایم دیکته گفتنهای او شد، دیگر هیچ املایی را کامل نشدم. لبخند زدم و گفتم: اره ضعیفه!
"من یادم آمد از وقتی که جریمهی املایم دیکته گفتنهای او شد، دیگر هیچ املایی را کامل نشدم."
این متن رو نفهمیدم:دی
ولی به سیاقش میومد عاشقانه با حالی باشه!
ممنون