خدایا شکرت!
خدا شاهد است که آدم گاهی چیزهایی میشنود که نمیداند به آن بخندد یا گریه کند. نمیداند که باور کند که این حرفها، حرفِ واقعی خود گویندهی آن است و یا نگران باشد که یکهو طرف پقی نزند زیر خنده و درحالی که با دست روی شانهات میزند، بگوید که تورا دست انداختهاست! نمیداند آن حرف را بذارد پای شوخی کودکانه و بدون تعقل و یا آن را در ردیف گفتههای با مطالعه بگذارد!
سالهاست که ماه رمضانی شروع نمیشود مهگر آنکه عدهای طبل مخالفت با آن را بردارند و برآن بزنند. راستش اوایل فکر میکردم که آن عده با چنین استدلالهای مسخرهای قاعدتا نباید زیاد دوام بیاورند اما دیدم که نه!
میگویند اگر فلسفهی روزهداری درک حال فقرا است ما ترجیح میدهیم که فقرا حال ثروتمندان را درک کنند! میگویم اولا چهکسی گفته که تنها فلسفهی روزهداری درک حال فقرا است؟! اینکه تهذیب نفس حاصل از مبارزه با نفس حریصت را، اینکه مهار شهوت سرکشت را، اینکه غُل و زنجیره زبان مارمانندت را و...نمیبینید و فقط بند کردهاید به گرسنهگی که پایه و اساس روزهاست یا نشان میدهید که وجدانتان را به مرخصی فرستادهاید و یا اینکه نشان میدهد وجدانتان را به مرخصی فرستادهاید! درضمن حتی اگر تنها و تنها فلسفهی روزهداری هم درک حال فقرا میبود باز هم منظورش این بود که مای روزهدار با درک حال و شرایط و گرسنهگی و تشنهگی فقرا بعدا دست و دلمان برای چندرغاز کمکی که آنهم با هزار بوق و کرنا است نلرزد و راحتتر کمک کنیم.
میگویند روزهگرفتن ما به حال خداوند هیچ تاثیری ندارد، پس چرا روزه بگیریم و سختی بکشیم. میگویم بله! در واقع حتی بود و نبود شما هم برای خداوند هیچ تاثیری ندارد. اما این انتخاب شماست که زندهگیتان را چهگونه بگذرانید و آن را ترک کنید؛ «صم بکم عمی فهم لا یبصرون» و یا «ادخلوها بسلام آمنین»
میگویند از لحاظ علمی ثابت شده که روزهگرفتن برای بدن ضرر دارد. میگویم از لحاظ علمی ثابت شده که شما چرت میگویید! اولا اگر کسی بیمار باشد که اصلا روزه بر او واجب نیست و اگر هم کسی بیمار نیست، روزهداری جز کمک به بالانس غلظت مواد خون و ترشح بسیاری هورمون مفید (مثلا هورمون رشد) ضرر قابل توجهی که شایستهی مرثیهسرایی باشد را ندارد. خب حالا شما که نمیگیرید، نگیرید دیگر چرا دنبال پیدا کردن رفیق برای خودتان هستید؟!
میگویند. اما دیگر چیزی به آنها نمیگویم. فقط با خودم میگویم: «خدایا شکرت! خدایا صدهزاربار شکرت. خدایا هرروز شکرت که دشمنان دینت را اینقدر ابله و مبتذل آفریدی که حتی نمیکنند که کمی از سلولهای خاکستری مغزشان کار بکشند و استدلالهایشان را مزین به کمی و فقط کمی شعور کنند!»