نوستالژی بازی (کارت عکس)
شنبه, ۲۳ بهمن ۱۳۹۵، ۰۲:۰۰ ب.ظ
بستهی ده تاییش میشد 25 تومان. عکسهای
بازی را میگویم. سوپرمارکت محل هم که تا فهمیده بود، مد! شده، آنها را کنار
اجناس لوکس قرار داده بود. برای همهی سلیقهها چیزی پیدا میشد.از عکسهای بدنسازها
که حسابی روی بورس بود بگیر تا حتی بازیگرهای وطنی و فراوطنی! اصلاً از همین جا
بود که رونی کلمن و ژانکلودوندم (با آن اسم سختش) را شناختیم. پشت هر عکس اطلاعات
ریز شده بود. دور بازو و ران (گاهی تا 120 سانتی متر!) برای بدنسازها و تعداد گل
زده و امتیاز فوتبالیست ها هم که از پارامترهای جذاب و متغیر! هر عکس بود. خرید
چند بستهی اول به جیب بابا بستگی داشت و افزودنش با شیب ملایم! هم به میزان همت
و پشتکار و البته شانس. عصرهای تابستان که گرما اجازه میداد هرکسی عکسهای کش به
دور بسته ، توی پلاستیک گذاشته شده، توی کوچهها سرازیر میشد.قانون نانوشتهای
هم بود که عکس های درجه کیفی الف!هیچ وقت رونمایی نمیشود به جز هنگام مبادلات. دو نوع بازی هم رواج داشت. نوع اول که از هر نفر
چند عکس جمع، عکسها رو به بالا گذاشته و به نوبت با کف دست، محکم رویش کوبیدهمی
شد.هرکس هر عکسی را که زیرو رو میکرد را تصاحب میکرد.نوع دومش هم که برپایهی رنگ
غالب هر عکس بناگذاشته میشد.به این صورت که به نوبت هرکس یک عکس را میگذاشت و
نفر بعد عکس دیگری را رویش.اگر شانس یار میبود و عکس همرنگ گذاشتهمیشد همه
عکسها برداشته میشد.بماند آنکه همیشه هم بر سر تعیین رنگ هر عکس، اختلاف بود و
جنگ و دعوا میشد. اما قسمت شیرین ماجرا که معمولا هر چند روز یکبار اتفاق میافتاد.
مبادلهی کالا به کالا!هرکس هر عکس کمیابی را برای فروش عرضه میکرد.هرکس کمیاب در
مقابل چند عکس پریاب! آن زمانها که آرنولد شمشیر به دست مد بود و خواهان فراوانی
داشت. دیدهمیشد گاهی ارزشش هم به بیست عکس میرسید!
حالا که چند سال گذشته یکی از فانتزیهام
دیدن چند بچهی عکس به دست در کوچه است. اما نیست که نیست.
پ. ن: چند روز پیش که اتفاقی چشمم به ورژن
جدید عکسهای بازی افتاد. بروسلی جای خودش را به بنتن داده و آرنولد
هم با دیجیمون جایگزین شدهبود.