به خدا قسم اگر پشتِ سخنانِ مهدی مهدویکیا تنها سرِ سوزنی آگاهی و دانایی نهفتهبود، یا حتی نه، تنها سرِ سوزنی سادهلوحی و ناآگاهی در آن حس میشد، یا حتی نه، تنها یک نظرِ شخصی بود که از ساعتها تفکرِ خود حاصل شدهبود خودِ من جزِ اولین کسانی بودم که از گفتهاش دفاع میکردم و متنها و جملهها در دفاعش مینوشتم اما این جملات مهدویکیا نه حاصل از آگاهی بود و نه سادهلوحی و نه فکر شخصی. به نظر من هیچ عبارتی برازندهی آن نیست جز خودتحمیقی عمدی!
خود تحمیقی عمدی آنجایی است که فکر کنی مسئولِ زیرساختهای ورزش، ساختنِ چند ورزشگاهِ آبرومند، توجه به ورزشهای پایهی این مملکت، از بین بردنِ فقر، اعتیاد، بیکاری و شاید مسئولِ تمامِ بدبختیها و مشکلاتِ جامعه، آن دهدرصد بودجهی نظامی است که هرسال به آنها تعلق میگیرد و احتمالا آن نوددرصد بودجهی دیگرِ زیرِ دستِ رئیسجمهور و باقی وزارتخانهها، فقط مسئولِ رفعِ حصر، برداشتنِ فیلترینگِ توییتر، آزادی در حدِ گرفتنِ دستِ دوستپسر/دخترِ خود در خیابان و نیز آزادی قرِ کمر پس از پیروزی در انتخابات! است.
خودتحمیقی عمدی آنجایی است که داعش و حمله به مجلس و هشتگهای ما با همیم و ما در کنار همیم را فراموش کنی و فکر کنی اگر به فکرِ اتفاقاتِ لبنان و سوریه و عراق نباشیم، اتفاقاتِ لبنان و سوریه و عراق هم به فکر ما نیستند و با ما سرِ جنگ ندارند! و فکر کنی مشکلِ داعش، اسرائیل و باقی متحدانش با ایران تنها به دخالتهای ایران در آن کشورها مربوط میشود و نه تشکیلِ حکومتِ اسما اسلامی که ایران هم جزو آن باشد، و نه تشکیلِ حکومتِ قومِ یهود بر جهانی که ایران هم جزو آن باشد و نه هیچ چیزِ دیگری!
خودتحمیقی عمدی آنجایی است که خودت سالِ هشتادوهشت فوتبال را با سیاست آغشته کنی و با دستبندِ سبز در مسابقه حاضر شوی، با حکمِ سیاسی از سربازی معاف شوی، با خاتمی دیدار داشته باشی و دستمالهایت را خرجِ تمامِ اصلاحات کنی و آنگاه آرزو داشته باشی که روزی سیاست دست از سرِ ورزش بردارد.
باور دارم اصلیترین مشکلِ ما نه سخن گفتنِ نادانها ست و نه سکوتِ دانایان. مشکلِ ما خودتحمیقی عمدی است و لاغیر!
- ۱۹ نظر
- ۲۱ مرداد ۹۶ ، ۰۱:۴۸