ویار تکلم

آخرین مطالب

۴ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «خشونت علیه زنان» ثبت شده است

بانوی محترم! اگر شما توی خانه دائم به حقوق‌ت تجاوز می‌شود، اگر مرتب علیه‌ت خشونت صورت می‌گیرد، اگر کسی تو را به عنوان یک دختر به پشم خودش هم حساب نمی‌کند، خواهشا این را به جامعه و فرهنگ ملت تعمیم نده. این مستقیما بر می‌گردد به ضعف فکری و فرهنگی خانواده، والد محترم و والده مکرمه شما! شاید ضعف فرهنگی خانواده شما حاد باشد، ولی اوضاع جامعه به این خرابی نیست. خب ممکن است جهان شما خانواده‌ات باشد، اما مسلما جهان واقعی با چند نفر افراد پیرامون شما خیلی توفیر دارد. پس جای این‌که بنشینی پشت سیستم برای جامعه نسخه بپیچی، فکری به حال خانواده‌ات کن. احتمال این‌که از این راه نتیجه بگیری، قطعا بیشتر است.

  • ویار تکلم


مبارزه با خشونت علیه زنان بیش از رنگِ نارنجی نیاز به اقدام و عمل دارد. اقدام و عمل خودِ زنان در راستای تغییردادن نگاهِ دیگران از جنس به روح. این‌که حاضر باشند به جای جنس خود، به جای سایز خود، به جای اپیلاسیون و رُژِ لب و برآمدگی‌ها و فرورفتگی‌های خود، تنها و تنها خودِ واقعی، توان‌مندی‌ها، روحِ بلند و لطیف خود را پرزنت کنند، تا آن‌وقت کسی نتواند جز نگاهی انسانی و برابرانه، نگاه دیگری، نگاه کاسب‌کارانه‌ای به‌سانِ کالا و جنس بی‌ارزشی که تحقیر و ظلم بر او رواست، به او کند. و این، نه دکمه‌ای است که بشود با زدن‌ش آن را تغییر داد و نه بخش‌نامه‌ای است که با صدورش بشود آن را اجرا کرد! چه این‌که حتی کل زمین را هم نارنجی کنند!

فعلا که این روز به کام فعالان حقوق زنان داخلی است تا هرجور که می‌خواهند اسبِ شوآف خودشان را بتازانند. همان فعالانی که خودشان با به اشتراک گذاشتن اندرونی‌شان بیش‌ترین نقش را در شکل‌گیری این نگاه کاسب‌کارانه داشته‌اند. یک پروفایل نارنجی، تعریف یک داستان تخیلی از تجاوزهای دستی و نگاهی و فکری در همه‌ی خیابان‌های کشور و بیش‌تر کردن پیازداغ آن ماجرای توهمی با ننه من غریب‌م بازی‌های رایجی که در آن تبحر دارند، ارائه‌ی تصویری هیولاگونه و دیوصفتانه از مردان کشور و...تمام آن چیزی است که سال‌ها از این جماعت دیدیم و می‌بینیم.

لایک و ممبرش را ببرند. نوش جان‌شان!

  • ویار تکلم

می‌خواهم اعتراف کنم و این اصلا باب میل‌م نیست. می‌دانید خب اعتراف یعنی باید چیزی را بگویی که اصلا باب میل‌ت نیست وگرنه اگر باب میل‌ت باشد و بگویی که دیگر اعتراف نیست و مثلا می‌شود سخن‌رانی، گپ و یا هرچیز دیگری. اما به هرصورت می‌خواهم اعتراف کنم. اعتراف کنم که دیگر مدت‌هاست واژه‌های فمینیست و حقوق زنان و فعال حقوق زنان و فلانی علیه زنان و زنان علیه فلانی و چشم ها علیه زنان و زنان علیه جسمان! و کلی علیه و ضد دیگر برای‎م هیچ مهم نیستند. مخصوصا این اواخر که اتفاقی و غیر اتفاقی با بعضی از همین به اصطلاح خارهای فعال! از نزدیک دیدار داشتم و به عینه فهمیدم که بله، متاسفانه غم نان است که محرکه این رفتار آن‌هاست  و اگر هم غم نان نباشد حتما غم شهرت و آوازه است و اگر غم شهرت هم نباشد خلاصه غم یک چیزی هست الا غم هم‌نوعان! مثلا فلانی برخلاف حرف‌ها و نوشته‌هاش معتقد است که مرد آینده‌اش باید کمی هم که شده اهل تشر و عصبانیت باشد که باب میل‌ش باشد وگرنه این پسرهای زیر ابرو برداشته که به تُف شیطان هم نمی‌ارزند. و یا بهمانی که همان اول کار لاک رنگارنگ دست‌هاش را به دوست‌ش نشان داد و با شیطنت و خنده‌ی خاصی به دوست‌ش گفت یعنی می‌شود بالاخره این‌ها مرد رویاهاش را به تور بیندازد و...

اما با این حال فقط این من هستم که این مسئله برای‌م هیچ اهمیتی ندارد و شاید این برای دیگران فوق‌العاده بااهمیت باشد و اصلا از قبل‌ش نان یک خانواده را در بیاورند! و از آن‌جایی که اصلا هم اهل تک خوری نیستم برای همین هم بد ندیم چند مورد از همین سوژه‌های فلانی علیه بهمانی را مفت و مجانی در اختیارشان قرار دهم. برید حال‌ش را ببرید:

اخبار علیه زنان: اخبار داخلی را دیده‌اید؟ خصوصا اخبار نیم‌روزی ساعت چهارده را؟ و به این دقت کرده‌اید که اسم گوینده‌ی اخبار و نریتورها و نویسنده‌های خبر را می‌نویسد؟ و به این دقت کرده‌اید که برای مردها اسم‌شان را کامل می‌نویسند و برای خانم‌ها فقط اسم فامیلی‌شان؟ خب چه مصیبتی بیش‌تر از این؟ واویلا! اصلا چه معنی دارد که اسم زیبا و لطیف زنان سانسور شود و اسم‌های زمخت و خشن مردانه نوشته‌شود؟ آیا این مصداق بارز تبعیض علیه زنان نیست؟ واحسرتا! وااسفا!

شیراز علیه زنان: این قسمت از داستان «یک دقیقه بیش‌تر» از فروغ کشاورز را در هم‌شهری داستان شماره هفتادوسه بخوانید: شیرازی‌ها زن‌های هم‌سایه و فامیل را «مامان+اسم بچه‌ی اول» صدا می‌زنند. همان ام‌فلانی که عرب‌ها می‌گویند. فقط در صورتی به اسم خودت خطابت می‌کنند که بچه نداشته باشی...ملاحظه کردید؟ در روز روشن و علیه زنان؟ یعنی چی که زن را با اسم فرزندش صدا می‌زنند؟ پس خود وجود زن چه؟ آیا این کافی نیست برای نشان دادن ظلم علیه زنان؟ من که خودم از شیراز انتظار نداشتم. حالا این رسم برای اعراب با توجه به پیشینه‌شان قابل انتظار است اما برای شیراز ابداً! البته این علیه زنان بودن وقتی است که فرزند اول دختر نباشد وگرنه اگر دختر باشد که عین خوبی است! هشتگ: فروغ کشاورز علیه زنان! هم‌شهری داستان علیه زنان!

شبکه افق علیه زنان: بروبچه‌های قدیمی هم‌شهری جوان مدتی‌ست همه‌گی باروبندیل را جمع کرده‌اند به سمت شبکه‌ی افق و برنامه «محرمانه خانواده‎گی». تکلیف برنامه که از همان اسم‌ش مشخص است. مه‎گر می‌شود خانواده‌ای باشد و علیه زنانی صورت نگیرد؟ فقط قسمتی از یک قسمت‌ش را برایتان شرح می‌دهم خودتان دیگر حساب کار دست‌تان بیاید از این همه تبعیض و علیه! مجری خانم با چهار دختر جوان نشسته و از معیارهاشان در مورد ازدواج می‌پرسد. مثلا این‌که آیا مرد پول‌دار کم‌تفاهم را ترجیح می‌دهند یا مرد پول‌ندار با تفاهم!

درس‌خوان‌ها علیه زنان: هم‌کلاسی‌م که از قضا دختری‌ست و رنک یک کلاس هم هست. آن هم با معدل نوزده‌وهفتاد! می‌دانید معدل نوزده‌وهفتاد یعنی چی؟ در دانش‌گاه ما معدل‌های بالای نوزده راحت می‌توانند از امریکا پذیرش بگیرند. در این حد یعنی! (تشویق جماعت فعال!) حالا حدس بزنید این هم‌کلاسی به چه چیزی بیش‌تر فکر می‌کند؟ تلاش برای اپلای؟ تلاش برای ادامه تحصیل؟ هیچ‌کدام. به اسم فرزند‌هاش در آینده! یعنی نقش مادری. یعنی نقش ظلم‌پذیر مادری! واحسرتا! (گریه‌ی جماعت فعال!)

من علیه زنان: راست‌ش من اصلا علیه هیچ زنی نیستم اما می‌توانم برای سیر کردن شکم یک فعال، تا حد امکان نقش یک فعال ضد زن را بازی کنم تا آن فعال بی‌نوا هم با نوشتن علیه من به نانی برسد!

جهان علیه زنان: اگر دقت کنید همه چیز علیه زنان است. فقط باید کمی زیرک بود و آن‌ها را پیدا کرد. مه‎گر نه؟

  • ویار تکلم

روزها همین جور پی هم می‌گذرند و می‌گذرند تا این‌که قرعهی فال به نام روز پنجم از ماه آذر می‌افتد. روز منع خشونت علیه زنان. روزی که به رغم نام زیبای‌ش حکایتی هم‌چون سایر روزهای از این دست به خود گرفته است. حکایت این روز قریب شباهت دارد به حکایت روز منع آزمایش سلاح‌های هسته‌ای. از آن جهت که گویا کارکردِ این‌چنین روزهایی نه ایجاد یک بستر و زیربنای مستحکم برای جلوگیری و منع آنچه مدنظر است، بل‌که برای انجام‌ندادن آن کار صرفا در همان یک روز است. یک چیز دل‌خوش‌کن‌کی که به بانوان بگویند بله! درک‌تان می‌کنیم. علیه شما خشونت می‌شود. و متاسفانه خود بانوان هم به همین مقدار راضی می‌شوند و هیچ‌گاه نمی‌پرسند دقیقا کدام خشونت؟ تعریف شورای وضع‌کننده این روز در سازمان ملل از خشونت چیست؟ شورای مربوطه کدام راه‌کار را برای منع خشونت علیه زنان اتخاذ کرده است؟ آیا واقعا هنوز دغدغه‌ی زنان را دارد یا مثل قاطبه‌ی موارد مشابه، ملعبه‌ای می شود در دست اهل‌ش تا به این بهانه برچسبِ خشونت علیه زنان بر کشوری بزنند و پشت‌بندش به این بهانه تحریم کنند و الخ... درست مثل روز مقابله با منع آزمایش‌های هسته‌ای که اکنون تنها کارکردی که دارد ایجاد وجاهت برای وضع تحریم‌های جدید علیه کره‌ی شمالی است. البته این روز کم‌اهمیت‌تر از آن است که با روز منع آزمایش‌های هسته‌ای و از این دست مقایسه شود و البته نباید به صرف این‌که پشت این روز کلمه جهانی الصاق شده آب از لب و لوچه عده‌ای آویزان شود چرا که رقص و گل و بلبل! هم روز جهانی دارند! و ایضا در بعضی از کشورها چاکِ سینه‌ی بانوان هم یک روز را به نام خود سند زده! به هر تقدیر خوب است نگاهی به مواردی که به نظر بانیان نام‌گذاری این روز ذیل عنوان خشونت علیه زنان قرار می‌گیرد، نگاهی بیندازیم.

نگاه به عنوان ابزار جنسی به زنان: همان‌طور که از این عنوان بر می آید بحث سر نگاه است. این که زنان را به چه دیدی نگاه نکنیم و یا اینکه به چه دیدی به آنها بنگریم. هوش و فراست زیادی لازم نیست تا بدانیم تغییر دید مردان در باره زنان چیزی نیست که با زدن یک دکمه یا با یک دستور سازمانی  و به فرموده تغییر کند. بحث سر فرهنگ و طرز تفکر است و چه کسی بیشتر از خود زنان باید تلاش کند در جهت تغییر این نگرش؟! پرواضح است که هیچ مردی و نه هیچ انسانی علم غیب ندارد که به یک نظر تمام فضایل و توانایی‌های بانویی را دریابد. آن‌چه که یک مرد در برخورد اول از یک زن می بیند سر باز و سینه برآمده و ماتحت برجسته است. سرخآب و سفیدآب و عکس‌های پروفایل خیل کثیری از این دسته نشان می دهد که خودشان هم چندان بی رغبت نیستند که با زیبایی‌های جنسی شناخته شوند. این پیش زمینه را میزان کم فعالیت‌های مثمرثمر اجتماعی یا فرهنگی یا ورزشی و غیره از بانوان چه در ایران و چه در دیگر ملل راقیه تشدید می کند. بانوان از خود، نمایه‌های جنسی عرضه می‌کنند ولی‌کن انتظار دارند- یا شاید وانمود می کنند که انتظار دارند- به دید جنسی به آنها نگاه نشود! مس را طلا دیدن اگر از سر سفاهت و دیوانه‌گی نباشد قطعا از سر کوری است.

به کار بردن الفاظ رکیک در رابطه با زنان: کافی است در گزاره مذکور کلمه مردان را جای‌گزین کلمه زنان کنید تا با معنی‌دار بودن این گزاره به عمومی‌بودن قباحت آن پی ببریم. فحش و الفاظ رکیک چه در رابطه با مردان باشد و چه در رابطه با زنان محکوم است. فحش را چه به اقوام ذکور یک شخص نسبت دهیم و چه به اقوام اناث در هر حالت مذموم و نکوهیده است وان‌گهی اگر قدری زاویه‌ی دید بانوان در این باره تحمل انعطاف را داشته باشد، خواهد‌دید که در دعوا حلوا پخش نمی‌کنند و اگر قرار است زبان به فحشی آلوده شود سعی هر یک بر آن است که الفاظ رکیک به عزیز ترین اقوام طرف دیگردعوا اصابت کند. و چه کسی نزد مردان عزیزتر از مادر و خواهرشان؟ و باز چه کسی نزد زنان عزیزتر از مادر و خواهرشان؟ لذا این که پیکان فحش‌ها و الفاظ رکیکه غالبا به سمت زنان اشاره می‌رود نه از سر عدم علقه و بی‌اعتنایی و بی‌احترامی مردان نسبت به زنان بل‌که به سبب آگاهی افراد از وجود حرمت زنان برای مردان است. دنیایی که در آن فحش به زن و مرد، هر دو در یک ردیف قرار بگیرند، قطعا دنیای غم‌انگیزی‌ست. خاصه برای زنان!

حملات جسمانی و کتک زدن: از معدود مواردی است که در بیان مورد خشونت انصاف به خرج داده شده است! اینکه خشونت و حمله را تعمیم نداده و آن را به قید جسمانی مقید کنیم حقیقتا شایسته تقدیر است! واضح است که مرد به سبب قوت جسمانی بیش‌تر در اکثر موارد در موضعی است که می تواند به ناحق از قوه‌ی جسمانی‌ش سوء‌استفاده کند که در باره این سوء‌استفاده در تعالیم دینی هشدار داده‌شده‌است. و شایسته است که به صورت جهانی از این معضل منع شود، منتها اگر این مورد را تعمیم بدهیم به مواردی از قبیل خشونت‌های رفتاری و کلامی می‌رسیم که برای هر دو جنس یک‌سان است. در دنیایی که زنان به خاطر حملات نگاهی! مردان طلب‌کارند این حق البته برای مردان محفوظ است که از دست حملات بعضا کلامی و غالبا روانی و نداشتن امنیت روانی در جامعه روزی جهانی را به نام منع خشونت علیه مردان نام‌گذاری کنند.

تجاوز جنسی در بستر زناشویی( تجاوز شوهر به هم‌سر!): لب‌خند و دیگر هیچ! یک لحظه چشم‌هاتان را ببندید و به واژه‌ی تجاوز فکر کنید. بعد چشم‌هارا باز کرده و دوباره ببندید و این‌بار به واژه‌ی زناشویی و هم‌سر فکر کنید. هروقت توانستید این دو را به هر ضرب و زوری، حتی به زور خیال به هم بچسبانید، اعلام کند تا علاوه بر داشتن یک جایزه نفیس درمورد آن صحبت کنیم. تجاوز صورت بگیرد و هم‌چنان خانواده‌ای باشد یا خانواده‌ای باشد و در آن تجاوزی صورت بگیرد؟!

 به هر تقدیر آنچه که از موارد فوق بر می آید تا هنگامی که خود بانوان دست نجنبانند و به صورت منطقی و علت و معلولی با این قبیل پدیده‌ها برخورد نکنند، به صرفِ نارنجی‌کردن پروفایل‌ها، پست سیستم نشستن و تخیل‌کردن و تولید داستان‌های افسانه‌گونه و... انتظار معجزه برای تغییر دید مردان و جامعه نسبت به آنها غیرممکن به نظر می‌رسد.

*بازتاب همین مطلب در سایت فرارو

*بازتاب همین مطلب در سایت جیم

 

  • ویار تکلم