حق با مدرس بود!
چند وقت پیش یکی از همین جوانکهای انقلابی و حزباللهی توییترنشین که اتفاقا طرفداران زیادی هم در فضای مجازی دارد، در توییتی خبر بازداشت یکی از بازیگران مشهور سینما را در آبادان به جرم مصرف مشروبات الکلی و عربدهکشی داد و تکهای انداخت به مواضع سیاسی گذشته او! خب اصل خبر به شدت بودار بود. من هرچقدر فکر کردم نفهمیدم این بازیگر چه صنمی با آبادان دارد. نه خودش آبادانی است که رفته باشد آنجا به اقوام سر بزند، نه آبادان با این گرد و خاک گزینه مناسبی برای تفریح یک سوپراستار سینماست و نه اساسا تهران قحطی مشروب است که آدم بخواهد برای دو پیک ویسکی یا ودکا این همه راه را بکوبد تا آبادان و آنجا بدمستی کند و آبرویش را به حراج بگذارد. هرچقدر هم کانالهای خبری را زیر و رو کردم هیچ منبعی چنین موضوعی را تایید نمیکرد. تا اینکه چند وقت پیش در جریان تجلیل از یکی از خوشنویسان برتر کشور ویدیوی ارسالی همان هنرپیشه را دیدم و معلوم شد که خبر از اساس دروغ بوده و صرفا یک عقدهگشایی سیاسی چنین شایعات و دروغهایی را به وجود آورده! چند وقت بعد هم دوباره به پیج و کانال این آقا سر زدم که دیدم توییتش را پاک کرده. نه عذرخواهی و نه اصلاحیه. شتر دیدی ندیدی! اما خب آبرویی که پیش چند هزار آدم رفته مگر برمیگردد؟
خداوکیل ماندهام این سیاستِ بی پدر و مادر چقدر مهم است که افراد مثلاً انقلابی و حزباللهی به خاطرش چوب حراج به آخرت خودشان میزنند؟ والا ما که ادعایی نداریم ولی اینها که ادعای خدا و پیغمبرشان میشود چرا؟ یک خبر دروغ را بدون تحقیق منتشر کنی و آبروی یک نفر را ببری و بعدش هم بیخیال؟! اصلا گیریم خبر راست! انتشار چنین خبری و بردن آبروی یک انسان شرعی است؟ چه حزباللهی است که عین آب خوردن دروغ میگوید و تهمت میزند و اشاعه منکرات میکند؟
الحق که مدرس راست میگفت. دیانت اینها عین سیاستشان است. همان قدر کثیف و ناجوانمردانه و همانقدر متعفن و مشمئزکننده!