ویار تکلم

آخرین مطالب

۲ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «سوریه» ثبت شده است

اسکار شدیدترین و سریع‌ترین ضایع شدن سال ۹۷ بدون تردید می‌رسد به بنده، نویسنده وبلاگ ویار تکلم بابت مطلب پشمکی که دو سه روز پیش، درباره عدم احتمال حمله آمریکا به سوریه نوشتم. آمریکا به سوریه حمله کرد!😄

معلوم می‌شود که نه بنده و نه حضرت سعدی هنوز ترامپ را نشناخته‌ایم.😊

البته این حمله فقط یک حمله موشکی محدود بود و همان‌طور که قبلا نوشتم لشکرکشی نظامی آمریکا به سوریه مثل آن‌چه که در عراق و افغانستان رخ داد، به خاطر حضور ایران و روسیه در منطقه و هم‌چنین هزینه‌های گزاف اقتصادی و تبعات سیاسی آن، تقریبا محال است. روسای جمهور هرسه کشور مهاجم هم از استمرار نداشتن این حمله‌ها خبر داده‌اند. با این حال من همین حمله موشکی را هم انتظار نداشتم که به لطف حماقت‌های غیرقابل پیش‌بینی ترامپ اتفاق افتاد!

  • ویار تکلم

سعدی(علیه‌الرحمه) در هزلیات‌ش حکایتی دارد قابل تامل! نقل می‌کند که در بلاد شمال، خواجه ثروت‌مندی زندگی می‌کند که دختری دارد به غایت زشت‌رو. خواجه به لطایف‌الحیلی دخترش را به یک داماد باجمال و کمال حقنه می‌کند. شب زفاف که داماد دختر را می‌بیند از فرط زشتی دل‌ش به برقراری رابطه با او رضا نمی‌دهد. تا صبح از دختر اصرار و از پسر انکار! صبح داماد پیش پدر دختر می‌رود و اجازه طلاق می‌خواهد. پدر دختر دبه می‌کند و طلاق را مشروط به دادن کابین و مهریه سنگین می‌کند. داماد هرچقدر اصرار می‌کند و نزدیکان و اقوام‌ش را می‌فرستد حرف پدر دختر تغییر نمی‌کند. عاقبت داماد چاره‌ای می‌اندیشد! یک روز که خواجه در خانه نیست، با خواهر خواجه روی هم می‌ریزد و... بعد از آن می‌بیند که پسر نوجوان خواجه هم در خانه است. بعد هم سراغ مادر و زن خواجه می‌رود و بعد هم نوبت خاله و عمه خواجه می‌شود و پس از آن هم کنیز خواجه را... خلاصه تا خواجه برگردد دستی به سر و گوش همه می‌کشد و به قول سعدی «کار هر یک به قدر وسع بساخت!»

خبر به خواجه می‌رسد. شتابان درِ دکان‌ش را قفل می‌کند، پیش داماد می‌آید و می‌گوید: هر چه کابین و مهر و رخت و جهاز از تو می‌خواستم بخشیدم. داماد با خوش‌حالی علت را جویا می‌شود. پاسخ می‌شنود که:

اندر این خانه از قرایب و خویش
کس نمانده‌ست جز من و درویش

هر چه «ماده» در این سرا و «نر» است
از جفای تو نابکار نرست

گر شبی تاختن کنی بر من
دیو شهوت بگیردت دامن...الخ!

غرض استاد سخن از بیان این حکایت این است که راه مقابله با اشخاص زبان‌نفهم و زورگو نه عقب‌نشینی و تسلیم، که پاسخ محکم و مقابله به مثل است. به تجربه ثابت شده که همین منطق در عالم سیاست هم کاملا صادق است.

چند روزی است که ترامپ با ادعای حمله شیمیایی در دومای سوریه، خبر از حمله قریب‌الوقوع آمریکا به سوریه را می‌دهد. روز دوشنبه ترامپ وعده داد که ظرف چهل و هشت ساعت تصمیم نهایی دولت ایالات متحده را راجع به این اتفاق -که ممکن است حمله نظامی به سوریه باشد- اعلام خواهد کرد و حامیان سوریه در منطقه یعنی ایران و روسیه را عامل چنین اقدامی دانست. روز چهارشنبه هم در پیامی توئیتری روسیه را در صورت دخالت در جنگ آمریکا علیه سوریه، به حمله موشکی تهدید کرد.

با واکنش قاطع روسیه علیه هرگونه حمله نظامی به سوریه و مقابله با آن، آمریکا به وضوح از مواضع خود عقب‌نشینی کرد، تا آن‌جا که اعلام تصمیم نهایی آمریکا درباره این اتفاق به یک‌شنبه آینده موکول شد و ترامپ در توئیتی دیگر اعلام کرد که هرگز نگفته است حمله نظامی به سوریه کی رخ خواهد داد، شاید خیلی زود و شاید خیلی دیر!

خب این روزها و ماه‌ها هم می‌گذرد و همه خواهیم دید که آب از آب تکان نمی‌خورد! نه خاورمیانه امروز خاورمیانه پانزده سال پیش است و نه سوریه اسد عراقِ صدام حسین! امروز آمریکا همان پدرزن زبان نفهمی است که دامادهای گردن‌کلفتی مثل ایران و روسیه در منطقه دارد. مطمئناً این رجزخوانی‌های آمریکا هم مثل موارد مشابه بعد از یک مدت بازی و جنگ رسانه‌ای تمام می‌شود و ارتش آمریکا رنگ سوریه را به چشم نخواهد دید. فقط این وسط باید عرض سلام و ادب و خسته نباشیدی داشته باشیم خدمت عزیزانی که در داخل کشور با غلو کردن درباره تهدیدهای نظامی آمریکا و بندهای ۴۱ و ۴۲ فصل هفت منشور سازمان ملل، ۱۵۹ صفحه برجام را به کشور مقتدر، باثبات و مستقلی مثل جمهوری اسلامی تحمیل کردند.

و آن آمریکایی که تا دو سال پیش حمله نظامی‌اش به جمهوری اسلامی قطعی بود، همین آمریکایی است که امروز حتی عرضه حمله به کشور جنگ‌زده‌ای مثل سوریه را هم ندارد!

  • ویار تکلم