درست است که ارادت چندانی به روحانی و سیاستهای او ندارم و طبعاً رای بنده در سبد هرکس خواهد رفت الا روحانی، اما با این حال نه به شکست روحانی چندان امیدوارم و نه از پیروزی او چندان مغموم و ناراحت خواهمشد. به عقیدهی من شاید خیر و صلاح مملکت در پیروزی روحانی باشد و البته برای این سخنم دلایلی دارم که به هیچ وجه به معنای رای دادن به روحانی نیست.
دلیل اول احتمال آشوب بعد از شکست روحانی است. در شرایطی که جلبکهای سبز، اختلاف نُه میلیونی آرا را برنتافتند و به نظر اکثریت بیستوسه میلیونی تمکین نکردند بعید نیست که برای شکست محتمل چندصدهزارتایی همان بلوا را به پا کنند. گرچه برگزارکنندهی انتخابات دولت روحانی است و منطقاً اگر تخلفی در پروسهی برگزاری انتخابات صورت بگیرد پیکان اتهام به سوی دولت خواهد بود ولی با این حال از جماعت آشوبگر انتظار برخورد منطقی با این قضیه نمیرود. البته با توجه به واکسینهشدن کشور در انتخابات هشتادوهشت، احتمال آسیب جدی به کشور در صورت شکست روحانی منتفی خواهدبود!
دلیل دوم و مهمتر اینکه حتی شکست روحانی با اختلاف آرای کم به این معناست که هنوز طیف زیادی از مردم برای حل مشکلات اقتصادی نگاهشان به خارج از کشور است و منتظر چیدن ثمره برجاماند. در دولت فرضی رئیسی اگر با بهرهگیری از سیاستهای اقتصاد مقاومتی و افزایش تولید داخلی گرهی از مشکلات معیشتی مردم گشوده شود و وضعیت اقتصادی بهبود یابد، مدعی خواهند شد که اینها از نتایج برجامی است که ما منعقد کردیم. و اگر وضعیت بدتر شود آن را از پیآمدهای عملنکردن به برجام خواهندشمرد!
درست است که پیروزی روحانی در این چهار سال ممکن است نتایج نامطلوبی را به همراه داشتهباشد، ولی بزرگترین حُسنش این است که مردم واقعا به این نتیجه میرسند که از ناحیهی خارج از کشور معجزهای صورت نخواهدگرفت و نگاه به داخل به صورت یک عقیدهی مستحکم ملی در می آید که ثمرات بسیار خوبی خواهد داشت!
نمیدانم! شاید روحانی اصلح نباشد، ولی ممکن است در ریاستجمهوری او خیری باشد که ثمراتش بعدها مشخصشود.
"عسی ان تکرهو شیئاً و هو خیر لکم"
- ۸ نظر
- ۲۸ ارديبهشت ۹۶ ، ۰۱:۳۸