ویار تکلم

آخرین مطالب

محمد خپله!

يكشنبه, ۱۸ مهر ۱۳۹۵، ۰۸:۱۶ ب.ظ

شاید هنوز که هنوز است، محمد خپله، محرم را افسانه می‌دانست و ما را افسانه‌دوست. شاید هنوز که هنوز است ما که سیاه می‌پوشیدیم باید منتظر متلک‌هاش می‌ماندیم و به اُمل بودن متهم می‌شدیم. شاید هنوز که هنوز است او شبِ عاشورا با آهنگ‌های شش و هشت- مثل اکثر شب‌های دیگر- قر می‌داد و شاید هنوز که هنوز است خیلی چیزهای دیگر! اگر و تنها اگر آن شب، بازی جرئت و حقیقت او را یک شب، میهمانِ محرم نکرده‌بود!

نظرات (۲۰)

  • خانوم لبخند :)
  • چقد خوب بود این پست :)
    عالی ... :)
    میهمانِ محرم رو متوجه نشدم... میشه بگید میهمانِ محرم کردن و یا میهمانِ محرم شدن یعنی چی؟ 
    پاسخ:
    یعنی عزاداری
  • دلارام 🌻
  • آجان...چخوب بود این؛)
  • مسافر زمان
  • کی هست ایشون؟
    یک توضیحی لینکی چیزی
    از این اسما زیاد هست مثلا جعفر خروسه شیوا مرغه چه میدونم والله
    یعنی در عرض یک شب مسلمان شد ؟ خدا بده برکت
  • محمد داوری دولت آبادی
  • ممنون
  • آقایِ ریقو
  • یعنی به راه راست هدایت شد؟
  • ژوکر تنها
  • کلید اسرار
    این داستان: تحول :)))
    جالب بود :)
    اوهوم ... خیلی خوب بود ... 
  • حنانه شکاری
  • خیلی خوب بود :))
    چقد خوب...اول خدا و دوم امام حسین چه عنایتی بهش کردن...
  • گمـــــــشده :)
  • بازی جرئت و خقیقت؟
    یعنی میگی الان آدم شده عایا؟
    زیبا مینویسید.
    یاد نوشتن های قدیمیم افتادم که سالهاست ترکشون کردم...
    موفق باشید
    :)
    خداقوت
    خوشم اومد.
    بعد از او
    از تمام چشمه ها
    تشنه برگشتیم

    #نیک_مهدی
    ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
    شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
    <b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">