ویار تکلم

آخرین مطالب

۱ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «فروغ فرخزاد» ثبت شده است

اگر پی‌گیر مطالب این وب‌لاگ بوده باشید قطعا به علاقه‌ی من به مباحث شیرین زنان علیه زنان، مردان علیه زنان، شوهران علیه زنان، حیوانات علیه زنان، کشور علیه زنان، جهان علیه زنان و به طور کلی هرچیزی علیه زنان واقف هستید. قبلاً در چند پست به معرفی تعدادی از جنایت‌کاران فعال علیه زنان پرداخته بودم و آن‌ها را رسوا و به سزای اعمال ننگین‌شان رسانده بودم! اما متاسفانه این افشاگری‌ها ادامه‌دار نبود و بین آن‌ها وقفه‌ای طولانی افتاد. با این حال تصمیم گرفتم که به این وقفه‌ی طولانی خاتمه دهم و رسالت خود در رسوا ساختن تمام چیزها علیه زنان را از سر بگیرم. این شما و این هم سری جدید همه‌چیز علیه زنان:

یک) اگر خدایی ناکرده گذرتان به بیمارستان‌ها افتاده باشد با این حقیقت تلخ و دردناک مواجهه شده‌اید که روی اتیکت پرسنل خانم در برخی بیمارستان‌ها اسم‌ها به اختصار نوشته شده. ز احمدی-پرستار، م رضایی-مسئول تدارکات، ف موسوی-دست‌یار، ن میرامینی سوپروایزر و... البته که این اختصار نوشتن تنها مختص به بیمارستان‌ها نیست. بسیاری از ادارات دولتی هم گرفتار این خبط و خطای بزرگ و نابخشودنی هستند! خب دیگر چه می‌خواهید؟ توهین از این بیش‌تر و بالاتر؟ مگر اسم یک خانم چه اشکالی دارد که کامل نوشته نشود؟ آیا بیمار تحریک می‌شود؟ آیا باعث فساد می‌شود؟ آیا... این را با استادمان که فلوشیپ بخش بود به مزاح در جریان گذاشتم. با خنده گفت تا به حال به این موضوع توجه نکرده. گفت اساسا وقت توجه به این مسائل پیش پا افتاده و چیپ را ندارد. و ادامه داد فردا پی‌گیر این مطالبه بزرگ‌ت از رئیس بیمارستان هستم. و قه‌قهه سر داد. استاد هستی باش! فوق تخصص هستی باش! بیمارها برای دیدن‌ت از شهرهای کوچک و بزرگ می‌آیند، باش! تا وقتی که این مسئله دغدغه‌ی ذهن‌ت نشده تو هم یکی از «علیه زنان» هستی. استاد علیه زنان!

دو) چند وقت پیش حین چرخ زدن در اینترنت داشتم یک‌سری شورت‌ استوری برگزیده در یک جشن‌واره‌ی کوچک داستانی را می‌خواندم. بین‌شان کلی داستان زنان علیه زنان پیدا کردم. از یکی‌اش که توهین آشکار به زنان بود حسابی بغض‌م گرفت. دختر شخصیت اول داستان ماجرای کات کردن خودش را با لحنی سوزناک روایت می‌کند و از عشق و علاقه‌ی خود به بوی‌فرندش می‌گوید. داستان احساسی و تاثیر گذاری بود اما نباید گول آن را خورد! خانم محترم! نویسنده هستی باش! خارجی هستی باش! داستان‌ت مقام کسب کرده، باش! اما تا وقتی که در داستان‌ت دختر عاشق باشد و برای رسیدن به پسر مورد علاقه‌اش هرکاری می‌کند تو هم یکی از «علیه زنان» هستی. زنان علیه زنان! نویسندگان علیه زنان!

سه) یکی از کتاب‌هایی که هرازچندگاهی تورق می‌کنم نامه‌های فروغ فرخ‌زاد به هم‌سرش پرویز شاپور است. راست‌ش دیگر از فروغی که هر فمینیستی او را ره‌بر ادبی و فکری خود می‌داند این حجم از عشق و علاقه نسبت به جنس وحشی و تنفرانگیز مرد بعید بود. اصلا چرا باید یک زن عاشق مردی شود؟ اصلا چه دلیلی دارد؟ چه دلیلی دارد حتی بعد از طلاق دل‌ش هوای شوهر سابق‌ش را بکند و برای‌ش نامه‌های عاشقانه بنویسد؟ خانم فروغ! شاعر هستی باش! کارگردان و مستندساز هستی باش! روشن‌فکر هستی باش! اما تا وقتی که نامه‌های عاشقانه برای جنس نر می‌نویسی تو هم یکی از «علیه زنان» هستی! فروغ علیه زنان!

چهار) حتما تا به حال شنیدید که وقتی قرار است وعده‌ی جبران محبت از جانب شخصی را بدهیم حواله‌اش می‌دهیم به مراسم عروسی‌اش. «ایشالا عروسی‌ت.» خب این یعنی چه؟ مگر ارزش وجودی هر دختر به ازدواج‌ش است که جبران محبت را به آن روز حواله بدهیم؟ این توهین‌ها چه معنی دارد؟ البته اضافه کنم این لفظ تنها برای یک خانم توهین است و برای یک مرد هیچ بار منفی‌ای ندارد! فلذا عروسی علیه زنان!

پنج) اصلا همین لفظ عروسی خودش یک «علیه زنان» است. چه معنی دارد که نام یک نقش زنانه روی چنین مراسمی باشد؟ این استفاده یعنی سوءاستفاده جنسیتی! عروسی علیه زنان!

  • ویار تکلم