ویار تکلم

آخرین مطالب

۲ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «چهارشنبه سوری» ثبت شده است

نیاکان ما در گذشته چنین می‌کردند، ما هم چنین می‌کنیم. چهارشنبه آخر سال شمسی، چهارشنبه آخر اسفندماه که می‌شود، بسیاری از خانواده‌ها که باید بگوییم خانواده احمق‌ها، آتش و هیزمی روشن می‌کنند، بعد آدم‌های سر و مر و گنده، با آن هیکل‌های چنین و چنان از روی آتش می‌پرند[و می‌گویند:]ای آتش! زردی من از تو سرخی تو از من! این چقدر حماقت است! خب چرا چنین می‌کنید؟ [می‌گویند:] آقا یک سنت است مال ما مردم. از قدیم پدران ما چنین می‌کردند. قرآن می‌گوید:"اولو کان اباءهم لایعقلون شیئاً" اگر پدران گذشته‌تان چنین کاری می‌کردند و شما می‌بینید که یک کار احمقانه است و دلیل خریت آن‌هاست، روی‌ش را بپوشانید. چرا دومرتبه این سند حماقت را سال به سال تجدید می‌کنید؟ این فقط یک سند حماقت است که کوشش می‌کنید آن را همیشه زنده نگه دارید[و بگویید که] ماییم که چنین پدران احمقی داشته‌ایم. (شهید مطهری)


پ.ن: از خوبی‌های فضای پیش از انقلاب و قبل از حکومتی شدن همه چیز این بود که اهل فکر بدون آن‌که به حاکمیت منتسب شوند و یا به مقابله با فرهنگ و سنن و آیین ملی مردم متهم شوند حرف‌شان را می‌زدند و استدلال‌هایشان را بیان می‌کردند. مردم هم غالبا بدون موضع‌گیری و جبهه‌بندی، حرف را بر عقل و منطق خودشان عرضه می‌کردند و نتیجه می‌گرفتند. برخلاف امروز که پشت هر حرفی هزار جور برچسب و تهمت و توهم توطئه است. این می‌گوید حکما فلانی مزدور دشمن است و از ضدانقلاب ساپورت می‌شود که چنین حرف‌هایی می‌زند و چنان مواضعی می‌گیرد. آن یکی هم هرکس را که اندک تمایلی به گفتمان انقلاب دارد، به جیره و مواجب‌خواری نظام و پاچه‌خواری حکومت متهم می‌کند.

  • ویار تکلم

آمار تعداد مجروجین و فوت شده­‎های مراسم چهارشنبه­‎سوری سال نودوپنج، پنجاه‎وهشت مصدوم (از سوخته­‎گی درجه اول گرفته تا قطع عضو) و هفت فوتی می‎­باشد. آن هم با کلی تبلیغ و کمپین برای نه به حادثه در این ایام به یاد شهدای آتش‎­نشان. فرض کنید چهارشنبه­سوری نه یک مراسم سنتی و ملی که یک مراسم مذهبی می­‎بود. نه با همین تعداد مجروح که حتی با نصف این مقدار. آیا آن وقت باز هم همه­‎ی این جماعتی که دم از لزوم فرهنگ‎سازی برای کاهش خطرات چهارشنبه‎­سوری می­زدند باز هم همین حرف‎­ها را تکرار می­کردند یا به بهانه­‎ی خشونت‎­طلب بودنِ دین خواستار حذف آن می‎­شدند؟

آمار تعداد فوت­‎شده‎­های تصادفات سفرهای نوروزی به سمت شمال (فقط به سمت استان مازندران) در نوروز سال نودوپنج، سی‎­و­هفت نفر می­‎باشد. فرض کنید این تصادفات نه در محورهای منتج به شمال که در محورهای منتج به شهرهای مذهبی، مثلا کربلا در ایام اربعین اتفاق می­‎افتاد. آن هم نه با همین مقدار کشته و مجروح. با مقداری بسیار کم‎­تر از این. آیا آن وقت باز هم همه‎­ی این جماعتی که دم از لزوم فرهنگ­‎سازی در راننده‎­گی و توجه به قوانین دارند باز هم همین حرف­‎ها را تکرار می‎­کردند یا به بهانه‎­ی خطرناک بودن آن خواستار مسدودسازی راه های آن می­‎شدند؟

مقدار تخریب جنگل و سایر منابع طبیعی را در مراسم سیزده‎­به‎­در سال گذشته در نظر بگیرید. (چون معمولا این تخریب‎­ها را بر حسب عدد و رقم بیان نمی­‎کنند با نگاهی به اطراف خود در هنگام مراسم آن را در ذهن خود تقریب‎­سازی کنید). فرض کنید نصف این تخریب مثل حاصل یک گردهم‎آیی مذهبی می­‎بود. آیا آن وقت باز هم همه این جماعتی که دم از لزوم فرهنگ‎­سازی در احترام به محیط زیست دارند باز هم همین حرف­‎ها را تکرار می‎­کردند یا به بهانه ضرر داشتن آن خواستار حذف آن می‎­شدند؟

مقدار صدای تولیدی در یک مراسم شادی، مثلا یک عروسی را در نظر بگیرید. آن را با صدای یک مراسم مذهبی، مثلا ایام عزاداری محرم مقایسه کنید. (میانگین عدد صدای تولیدی برای یک مراسم شادی، حول عدد صدوبیست‎­وشش دِسی‎­بِل می‎­چرخد که این برای نواحی مختلف، کمی متفاوت است. بدیهی است که این عدد برای شهرهای غربی و کُرد مقداری بیش‎­تر از این عدد و برای شهرهایی با بافت مذهبی شبیه یزد و کاشان کم­‎تر از این مقدار است. و میانگین صدای تولیدی برای یک مراسم مذهبی هم حول عدد صدوهفده دِسی­‎بِل می‎­چرخد که باز هم این برای نواحی مختلف کمی بالاو پایین دارد. مثلا شهرهای مذهبی شبیه قم و کاشان بیش‎تر و برای بعضی مانند شیراز و سنندج و ارومیه کم‎­تر از این حد می­‎باشد). آیا این جماعتی که دم از یک شب، هزارشب نمی‎­شود و اصلا صداش بلند نیست و نه کجاش مُخل آسایش است می­‎زنند همین عبارات را در هنگام مراسمات مذهبی به کار می‎­برند؟

و...

پ. ن: باورم هست بی‎انصافی، بی‎­وجدانی و عدم حق­پذیری تا یک جایی وا‎م‎­دار شرایط اجتماعی شخص می‎­باشد اما یقین دارم از یک جایی به بعد باید قضیه را در نُطفه و لقمه­‎ی طرف جست‎­وجو کرد.

*بازتاب همین مطلب در سایت جیم 

  • ویار تکلم