ویار تکلم

کانال وب‌بلاگ در تلگرام:
https://t.me/zaerezari

آخرین مطالب

ذبح شدگان

دوشنبه, ۲۱ خرداد ۱۳۹۷، ۱۱:۲۰ ب.ظ

دیشب داشتم کانال‌های تلویزیون را می‌چرخاندم که به طور تصادفی در شبکه چهار برنامه‌ای دیدم به اسم نغمه‌های آسمانی. مهمان برنامه داشت درباره یکی از مناجات‌هایی که اجرا کرده بود صحبت می‌کرد. در قسمتی از صحبت‌های‌ش گفت :"این اثر را با الهام از آثار مرحوم سیدجواد ذبیحی ساختم. البته من هیچ‌گاه به پای ایشان نمی‌رسم."

شنیدن اسم مرحوم ذبیحی از تلویزیون برایم جالب بود. ذبیحی از مداحان قبل از انقلاب بود که دعاها و مناجات‌های او از رادیو پخش می‌شد. در آن سال‌ها ذبیحی کارمند رادیو بود و به روال مصوب ارگان‌های حکومتی در پایان مناجات‌های‌ش گاهی برای شاه هم دعا می‌کرد. کما این‌که بسیاری از روحانیون هم در نمازهای جمعه این کار را می‌کردند. بعد از انقلاب ذبیحی به خاطر این مسائل دادگاهی می‌شود. ظاهراً جو دادگاه آن‌قدر بد بوده و او به خاطر چنین مسئله کوچکی آن‌قدر اذیت می‌شود که به گریه می‌افتد و می‌گوید:"اگر مرا عفو نمی‌کنید حکم اعدامم را صادر کنید تا ملت هم شاد شود!" به هر حال ذبیحی به حکم خلخالی مدتی در  زندان بود و به فاصله کمی بعد از آزادی به وسیله گروهی ناشناس به قتل رسید. به همین راحتی!

بلایی که گریبان ذبیحی را گرفت تنها یک نمونه از تندروی‌ها و خودسری‌های اول انقلاب بود. امروز بعد از چهل سال ابعاد جدیدی از اشتباهات آن دوره مشخص می‌شود. در آن سال‌ها خیلی حق‌ها پای‌مال شد و خیلی‌ها بیش از آن‌چه باید مجازات شدند. از اعدام‌های فله‌ای و بی‌حساب و کتاب اول انقلاب که خوش‌بختانه بعد از ریاست شهید بهشتی بر قوه قضاییه بساط‌شان برچیده شد، تا مسائل خنده‌دار و تاسف‌آوری مثل تخریب آزمایش‌گاه مدارس تیزهوشان برای برقراری عدالت آموزشی! اوج این رفتارهای سلیقه‌ای را در زمینه موسیقی آن سال‌ها می‌توان مشاهده کرد تا جایی که در یک دوره حتی آهنگ‌ها و تصانیف انقلابی و مذهبی هم در تلویزیون دچار سانسور می‌شدند!

حالا امروز چه جای تعجب اگر با هنرمندان این‌طور رفتار می‌شود. این قصه سر دراز دارد و برخورد قهری با هنر و هنرمندان مسبوق به سابقه است. چه فایده؟ اول امثال ذبیحی را محاکمه و زندانی می‌کنند و بعد از سال‌ها اسم‌شان را به احترام از تلویزیون می‌آورند و برنامه‌ای می‌سازند که حتی اسم برنامه را هم از آثار مرحوم ذبیحی عاریه گرفته‌اند. حالا کی بفهمیم خیلی از کارهای امروزمان هم اشتباه‌ست و نام بعضی هنرمندان‌مان را چندسال دیگر از تلویزیون بشنویم خدا می‌داند!

نظرات (۵)

الان بری توی فیدیبو قسمت نظرات مربوط به کتاب مزرعه ی حیوانات رو بخونی همه ی مردم هم نظر هستن که این کتاب دقیقا انقلاب خودمون رو توصیف میکنه . نه تنها در فیدیبو که اکثر کسانی که این کتاب رو خوندن همین نظر رو دارن . و از اونجایی که این کتاب سرنوشت یه انقلاب شکست خورده رو نشون میده کاملا مشخصه نظر مردم در مورد انقلاب خودمون چیه . 

یه کتاب دیگه هم هست که کمتر توی ایران شناخته شده و اون جلد هفتم کتاب نارنیاست به نام آخرین نبرد . خری که پوست یه شیر رو میپوشه و خودش رو اسلان جا میزنه . اسلان خیلی وقته که از غیبتش گذشته و توی افسانه ها اومده که یه روزی میاد و نارنیا رو نجات میده . 

اون خر حیوانات رو فریب میده و حکومت رو از شاه میگیره . بعد به مردم ظلم میکنه چون فکر میکنه اسلان فقط افسانه است و هیچ وقت سر و کله ی اسلان واقعی پیدا نمیشه . 

آخر کتاب اسلان واقعی ظهور میکنه و میزنه تو کمر کسانی که به اسم خودش به مردم ظلم کردن !!! 
اوهوم ...
خدا میداند ...
ویار خسته نشدی این همه حرف زدی؟ خسته نشدی این همه نظر دادی؟ سکوت نکردن خسته ت نکرد؟ این ویار تکلمتو می خوای تا توی قبرت دنبال خودت ببری؟ ماه رمضون تموم شد. تو نمی خوای تمومش کنی؟ ویارت وبالت نشه؟ :)

+ منطقهم الصواب...
خوش به حال اونی که عقده هاشو کنار زد و فقط برای خدا گفت و نوشت؛
خوش به حالترِ اونی که گفته هاشو کنار زد و فقط برای خدا سکوت کرد.

+ سحر آخره. امید آخر. هنوزم دیر نشده... :)
  • فلان ابن فلان
  • @وبال ویار
    لحنت یه جوری بود انگار ته ش با صدای زخمی چاوشی میگی: "ویار تلکم وبال بالت شد؟(نشد؟)" :)

    ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
    شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
    <b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">