ویار تکلم

آخرین مطالب

۳ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «سلبریتی» ثبت شده است

چند وقت پیش یکی از همین جوانک‌های انقلابی و حزب‌اللهی توییترنشین که اتفاقا طرف‌داران زیادی هم در فضای مجازی دارد، در توییتی خبر بازداشت یکی از بازی‌گران مشهور سینما را در آبادان به جرم مصرف مشروبات الکلی و عربده‌کشی داد و تکه‌ای انداخت به مواضع سیاسی گذشته او! خب اصل خبر به شدت بودار بود. من هرچقدر فکر کردم نفهمیدم این بازی‌گر چه صنمی با آبادان دارد. نه خودش آبادانی است که رفته باشد آن‌جا به اقوام سر بزند، نه آبادان با این گرد و خاک گزینه مناسبی برای تفریح یک سوپراستار سینماست و نه اساسا تهران قحطی مشروب است که آدم بخواهد برای دو پیک ویسکی یا ودکا این همه راه را بکوبد تا آبادان و آن‌جا بدمستی کند و آبروی‌ش را به حراج بگذارد. هرچقدر هم کانال‌های خبری را زیر و رو کردم هیچ منبعی چنین موضوعی را تایید نمی‌کرد. تا این‌که چند وقت پیش در جریان تجلیل از یکی از خوش‌نویسان برتر کشور ویدیوی ارسالی همان هنرپیشه را دیدم و معلوم شد که خبر از اساس دروغ بوده و صرفا یک عقده‌گشایی سیاسی چنین شایعات و دروغ‌هایی را به وجود آورده! چند وقت بعد هم دوباره به پیج و کانال این آقا سر زدم که دیدم توییت‌ش را پاک کرده. نه عذرخواهی و نه اصلاحیه. شتر دیدی ندیدی! اما خب آبرویی که پیش چند هزار آدم رفته مگر برمی‌گردد؟

خداوکیل مانده‌ام این سیاستِ بی پدر و مادر چقدر مهم است که افراد مثلاً انقلابی و حزب‌اللهی به خاطرش چوب حراج به آخرت خودشان می‌زنند؟ والا ما که ادعایی نداریم ولی این‌ها که ادعای خدا و پیغمبرشان می‌شود چرا؟ یک خبر دروغ را بدون تحقیق منتشر کنی و آبروی یک نفر را ببری و بعدش هم بی‌خیال؟! اصلا گیریم خبر راست! انتشار چنین خبری و بردن آبروی یک انسان شرعی است؟ چه حزب‌اللهی است که عین آب خوردن دروغ می‌گوید و تهمت می‌زند و اشاعه منکرات می‌کند؟

الحق که مدرس راست می‌گفت. دیانت این‌ها عین سیاست‌شان است. همان قدر کثیف و ناجوان‌مردانه و همان‌قدر متعفن و مشمئزکننده!

  • ویار تکلم

واقعیت این است که درد امثال کریمی و صادقی و فرخ‌نژاد و سایر سلبریتی‌هایی که از رای دادن به روحانی اظهار پشیمانی می‌کنند نه معیشت و اقتصاد مردم است، نه افزایش قیمت سوخت و نه هیچ مسئله‌ دیگری از این دست. هنوز چند ماه از شروع کار دولت دوازدهم نگذشته که دولت بخواهد به وعده‌هایش عمل کند. این جماعت هم همان‌هایی هستند که می‌گفتند هشت سال خرابی دوران احمدی‌نژاد را با هشتاد سال کار هم نمی‌توان درست کرد! پس چه شده که به این زودی انتظار معجزه دارند؟ در این چند ماه چه اتفاقاتی افتاده که نظرشان کاملاً عوض شده؟!

به نظر من درد اصلی این جماعت تغییر مواضع روحانی -ولو در گفتار- است. با گذر از رقابت‌های انتخاباتی،  دیگر در سخنان روحانی بویی از تقابل و تضاد با رهبری و نظام و سپاه به مشام نمی‌رسد. دیگر از بلندگوی روحانی ندای دوستی و محبت آمریکا به گوش نمی‌رسد. دیگر آمریکا کدخدا نیست. دیگر خبری از صلح جهانی و رونق اقتصادی در سایه‌سار برجام به گوش نمی‌رسد. دیگر حرفی از دولت فاسد و تفنگ به دست نیست. دیگر خبری از رفع حصر سران فتنه نیست. دیگر خاتمی برادر عزیر روحانی نیست. و دیگر...

حالا همه از بدعهدی و بی‌ثمری مذاکره با آمریکا می‌گویند. دولت با رهبری و نظام هم‌صدا شده و بار دیگر همه مقابل دشمن واقعی و اصلی ایستاده‌اند. گفتمان جمهوری اسلامی درباره استکبارستیزی و دشمنی آمریکا نه با حرف و تئوریه پردازی، که در عمل ثابت شده! حالا همه از گل کاشتن سپاه در نابودی تکفیری‌ها می‌گویند و روحانی با تمام وجود از قدرت موشکی و نظامی کشور دفاع می‌کند. حالا موسوی و کروبی و خاتمی به محاقی ابدی فرو رفته‌اند؛ تا آن‌جا که دانشجوی دانشگاه شریف که یکی از رادیکال‌ترین اتمسفر‌های سیاسی را دارد، خیلی راحت از پشت تریبون درخواست محاکمه سران فتنه را می‌کند و صدای احدی از دانشجویان در نمی‌آید! نه کسی "هو" کند و نه  اعتراضی صورت می‌گیرد!

جماعتی که منتظر چیدن ثمره برجام و هم‌آغوشی با آمریکا بودند، اکنون می‌بینند که همه امیدشان واهی بوده! کسی که تا چند ماه پیش، از برجام‌های دو و سه صحبت می‌کرد الان از بی‌ثمری مذاکرات می‌گوید و کشوری که با آمریکا مذاکره کند را دیوانه می‌خواند. کسی که تا چندماه پیش عامل عدم موفقیت برجام را شعار روی موشک‌های سپاه می‌دانست اکنون با قدرت از سپاه و توان موشکی آن دفاع می‌کند. کسی که قرار بود دوباره موسوی و کروبی و خاتمی را به سرخط اخبار بیاورد اکنون آن‌ها را به فراموشی سپرده است. کسی که قرار بود اپوزسیون نظام باشد و حرف‌های غرب‌گرایانه این جماعت را تکرار کند مثل یک رئیس جمهور انقلابی بر ضد آمریکا و مواضع‌ش سخن‌رانی می‌کند و...

همه این‌ها باعث سرخوردگی این جماعت شده است. آن‌ها همان روحانی سابق را می‌خواهند. آن‌ها می‌خواهند از زبان روحانی همان حرف‌های قشنگ گذشته را بشنوند. اما روحانی دیگر نمی‌خواهد آن حرف‌ها را تکرار کند! انتخابات تمام شده است و روحانی آرای خودش را از مردم گرفته است. اکنون روحانی نیازی به پشیمانی یا عدم پشیمانی هیچ‌یک از سلبریتی‌ها ندارد. آن‌ها هم ساده‌دلی و خوش‌باوری خود را نباید به حساب روحانی بگذارند. روحانی نمی‌تواند تا ابد از رونق‌های نادیده و گشایش‌های غیبی برجام تعریف کند و برای خوش‌آمد آن‌ها رئیس جمهور آمریکا را باهوش و مودب بخواند و دم از صلح و دوستی با غرب بزند. روحانی بلندگو نیست! رئیس جمهور مملکت است. شاید گاهی برای مقاصد سیاسی موقتا در نقشی فرو برود و زبان اکثریت شود، اما مملکت با توهم و تخیل حرف‌های قشنگ اداره نمی‌شود. از یک جایی به بعد چاره‌ای جز پذیرفتن واقعیات و بازگو کردن آن‌ها نیست. و این همان چیزی است که جماعت را می‌سوزاند!

  • ویار تکلم

خودم به شخصه مدت‌هاست که دیگر از سلبریتی‌ها انتظار عمل ندارم. این‌که مثلا درد و دغدغه‌ی واقعی مردم را داشته باشند و به خاطرشان حاضر باشند از مال‌شان بگذرند و سربزن‌گاه‌ها برای‌شان ریش گرو بگذارند و به معنای واقعی کلمه مردمی باشند. همان دوسه کار نصف‌ونیمه هم که برای‌ش کلی دوربین و خبرنگار خبر می‌کنند و لایک و فالوئر و ممبرش را می‌گیرند هم برای خودشان. به شخصه نخواستم! مال بد بیخِ ریشِ صاحب‌ش. بالاخره پهلوان تختی یکی بود که برای زلزله‌زده‌ها در بازار ری کیسه می‌گرداند و پول جمع می‌کرد. اما اقل انتظاری که هنوز از سلبریتی‌های دوست‌داشتنی دارم این است که حواس‌شان به حرف‌هایی که می‌زنند باشد و درِ دهانِ نازنین‌شان ببندند و کم‌تر مزخرف بگویند!

این ماه، ماهِ پُرمزخرفی از جانب سلبریتی‌ها بود. از در و دیوار بود که مزخرف می‌بارید. آن‌قدر که حالا نمی‌دانم از کدام‌شان شروع کنم. انتخاب سخت است اما مجبورم و چندتای‌ش را دست‌چین می‌کنم:

مزخرف اول را جناب آقاجواد خیابانی روشن می‌کند. آن‌جایی که بغض می‌کند و ادای مردم‌داری در می‌آورد و بابت کشته‌شده‌های زلزله در مسکن مهر نطق غرایی علیه رئیس‌جمهور سابق ایراد می‌کند و تلویحا همه‌ی کشته‌شده‌ها را گردن او و مسکن مهرش می‌اندازد و...که آخرش هم مشخص می‌شود تعداد کشته‌شده‌های مسکن مهر تنها دو نفر بوده. 

مزخرفات دوم و سوم را عطف به ماجرای مسکن مهر روشن می‌کنند جناب آقایان محسن تنابنده و هومن سیدی با این توضیج اضافه خدمت جناب آقای تنابنده که طویله آن قانونی است که شمای نوکسیه و تازه‌به‌دوران رسیده توانستید از قبل آن به نوایی برسید.

 مزخرف بعدی از آنِ جناب رضا صادقی است آن‌جایی که علت زلزله را مرگ بر آمریکا گفتن عنوان کردند و از این نظر باب جدیدی را در علوم ماوراء‌الطبیعه گشودند. فقط استاد صادقی اشاره نکردند که آن زلزله‌ی معروف کشور مکزیک که باعث کشته شدن شصت‌وپنج‌هزار نفر شد از اثرات مرگ بر کدام کشور بود؟ ما بی‌صبرانه منتظر پاسخ پروفسور صادقی خواهیم بود.

حیف است از مزخرف حرف بزنیم و از خانم مه‌ناز افشار بگذریم که برگ دیگری از توانایی‌های خود در عرصه‌ی توئیت‌زنی را رو کردند و در یک توئیت صدوهشتاد کاراکتری هم خودشان برای خودشان سوال ایجاد کرده و هم خودشان به سوال خودشان پاسخ دادند! من که هنوزم نفهمیدم چه  کسی گفته که نباید اقلام به‌داشتی بانوان به مناطق زلزله زده فرستاد شود و یا این‌که چه کسی آن را مسخره کرده و...یک خوددرگیری به تمام معنا!

باید با عرض تعجب اعلام کنم که تا هنگام نگارش این سطور فعلا خبری از مزخرفات مزخرف‌نویس‌های اعظمی هم‌چون باران و ترانه نشده که از همین‌جا نگرانی خود را اعلام می‌کنم. امیدوارم دست بجنبانند و با مزخرفی، جماعتی را از نگرانی درآورند.

جمله‌ای هست منسوب به مارک تواین که می‌گوید:  به‌تر است دهان‌ت را ببندی و احمق به نظر برسی، تا این‌که بازش کنی و همه بفهمند که به راستی احمقی!

  • ویار تکلم