همانطور که در خبرها خواندهاید و احتمالا تا الان فیلمش هم به دستتان رسیده، دیروز #میثم_مطیعی پیش از اقامهی نماز عید فطر، به قرائت شعری در باره پارهای از مسائل روز ایران از قبیل برجام و عملیات داعش پرداخت که با بازتاب زیادی همراه شد. از این طرف عدهای آن را نمونهی کار #آتش_به_اختیار تمیز و انقلابی دانستند و به تجلیل از آن پرداختند، و از آن طرف عدهای آن را شعری وحدت شکن و تفرقه افکن عنوان کرده و به تخطئه این اقدام پرداختند. اما آیا این شعر واقعا جنبه تفرقه افکنانه داشت و اصالتا هر گونه انتقادی مساوی با تفرقه است؟
چنانکه میدانیم در جمهوری اسلامی، عنصر وحدت ساز و محور آسیای ارکان حکومتی و مردمی، رهبری است و آنچه تودهی مردم را حول یک نقطه مجتمع میسازد مقام ولایت است. اساسا نباید این توهم برای رئیس جمهور مملکت پیش بیاید که رای به او به منزلهی تایید کامل و مطلق تفکرات و مواضع اوست چرا که درصد بالایی از آرای انتخابات، آرای سلبی و صرفا برای جلوگیری از پیروزی کاندیدای رقیب است و ابداً به معنای علاقه و تایید همه مواضع کاندیدای منتخب خود نیست. تجربه چهار دههای انقلاب نیز نشان میدهد که روسای جمهور با هر درصد آرایی هیچگاه نتوانستهاند همبستهگی فکری و ایدئولوژیک بین رای دهندهگان به خود ایجاد کنند.
از طرف دیگر نقد اقدامات یک رئیس جمهور چرا باید این همه بر عدهای سنگین بیاید؟ چرا باید نقد یکی از دستآوردهای دولت به معنای نفی دولت و مخالفت با آرای مردم قلمداد شود؟ پاسخ این سوال را _مثل پاسخ همه نقد های وارد شده به رئیس جمهور!!_ میتوان در دولت قبل جستوجو کرد!
در دوره #احمدی_نژاد، آیا نقد به مسکن مهر به معنای تخریب دولت بود و سخنی تفرقهافکنانه محسوب میشد؟ نقد به هدفمندسازی یارانهها چهطور؟ نقد به سهمیهبندی بنزین چطور؟ سهام عدالت چهطور؟ چنانچه میبینیم اساسا تنوع فعالیتها آنقدری هست که نقد به هر کدام از آنها نه به معنای نفی دولت و زحمات آن است و نه به معنای توهین به رای مردم! اما وقتی دستآورد دولتی در طول چهار سال تنها و تنها یک معاهده باشد و در واقع دولت با برجام مساوی شود، طبیعی است که نقد به آن و بلکه کوچکترین ایراد به آن به معنای تقابل با دولت و رای مردم تلقی شود.
به نظر من نباید به میثم مطیعی بابت نقدش خرده گرفت. او فقط یکی از دستآوردهای دولت را نقد کرد. گناه او چیست که این یک دست آورد، تنها دست آورد دولت است؟!
و در نهایت اینکه، عدهای به محل این نقد اعتراض دارند و تریبون نماز عید را محل مناسبی برای نقد دولت نمیدانند. عدهای ای هم از عدم انصاف و عدالت در برخورداری دو جناح از تریبونهای حکومتی گله مندند.
خب به نظر من این مسئله و ایرادی است که جواب ندارد! آن کسی که تفکر «جناح راست مساوی است با انقلاب و نظام» را بین مردم جا انداخت باید پاسخگو باشد. این کار باعث شده به هر کار انقلابی برچسب حمایت از یک جناح و مخالفت با جناح دیگر زده شود و به این ترتیب عرصه بر نقدها و کارهای انقلابی تنگ شود. کار میثم مطیعی کار جناحی نبود، کار انقلابی بود و تریبون نماز هم جای درستی برای کار انقلابی است. ولی چه کنیم که این دیدِ «انقلاب و نظام مساوی است با جناح راست» حالاحالاها از ذهن مردم پاک نمیشود!