ویار تکلم

آخرین مطالب

۱۴ مطلب در خرداد ۱۳۹۷ ثبت شده است

در وظایف تعریف شده برای هر قوه، اظهار نظر درباره معاهداتی مثل برجام و مذاکره با کشورهای اروپایی، سیاست خارجی، مشکلات صنفی و مشکلات اقتصادی در حیطه وظایف و اختیارات رئیس‌جمهور (در مقام عمل) و ره‌بری (در مقام ره‌نمود و در صورت نیاز عمل) است. این مسائل به قوه قضاییه و رئیس آن هیچ مربوط نمی‌شود. آن هم قوه‌ای که خودش پر از مشکل و معضل است و انتقادهای به حق زیادی علیه آن وجود دارد.

رئیس و سخن‌گوی قوه قضاییه عجالتاً درباره گم شدن مرتضوی و اعتصاب غذای بقایی و دوجین اتهامی که پشت سر این قوه وجود دارد و پرونده‌های پرابهامی مثل محاکمه دانش‌جویان شیرازی و فلان شاعر بخت برگشته‌‌ای که به خاطر جمع‌آوری یک سری مدارک دال بر فساد دادستان شهر به جرم دخالت در امر غیر دست‌گیر شد و هزار و یک مورد دیگر از این دست پاسخ‌های قانع‌کننده‌ای پیدا کنند. به خاطر برجام و اقتصاد و سیاست خارجی و مشکلات صنفی نه در این دنیا و نه در آن دنیا کسی یقه آن‌ها را نمی‌گیرد!

  • ویار تکلم

اگر پی‌گیر مطالب این وب‌لاگ بوده باشید قطعا به علاقه‌ی من به مباحث شیرین زنان علیه زنان، مردان علیه زنان، شوهران علیه زنان، حیوانات علیه زنان، کشور علیه زنان، جهان علیه زنان و به طور کلی هرچیزی علیه زنان واقف هستید. قبلاً در چند پست به معرفی تعدادی از جنایت‌کاران فعال علیه زنان پرداخته بودم و آن‌ها را رسوا و به سزای اعمال ننگین‌شان رسانده بودم! اما متاسفانه این افشاگری‌ها ادامه‌دار نبود و بین آن‌ها وقفه‌ای طولانی افتاد. با این حال تصمیم گرفتم که به این وقفه‌ی طولانی خاتمه دهم و رسالت خود در رسوا ساختن تمام چیزها علیه زنان را از سر بگیرم. این شما و این هم سری جدید همه‌چیز علیه زنان:

یک) اگر خدایی ناکرده گذرتان به بیمارستان‌ها افتاده باشد با این حقیقت تلخ و دردناک مواجهه شده‌اید که روی اتیکت پرسنل خانم در برخی بیمارستان‌ها اسم‌ها به اختصار نوشته شده. ز احمدی-پرستار، م رضایی-مسئول تدارکات، ف موسوی-دست‌یار، ن میرامینی سوپروایزر و... البته که این اختصار نوشتن تنها مختص به بیمارستان‌ها نیست. بسیاری از ادارات دولتی هم گرفتار این خبط و خطای بزرگ و نابخشودنی هستند! خب دیگر چه می‌خواهید؟ توهین از این بیش‌تر و بالاتر؟ مگر اسم یک خانم چه اشکالی دارد که کامل نوشته نشود؟ آیا بیمار تحریک می‌شود؟ آیا باعث فساد می‌شود؟ آیا... این را با استادمان که فلوشیپ بخش بود به مزاح در جریان گذاشتم. با خنده گفت تا به حال به این موضوع توجه نکرده. گفت اساسا وقت توجه به این مسائل پیش پا افتاده و چیپ را ندارد. و ادامه داد فردا پی‌گیر این مطالبه بزرگ‌ت از رئیس بیمارستان هستم. و قه‌قهه سر داد. استاد هستی باش! فوق تخصص هستی باش! بیمارها برای دیدن‌ت از شهرهای کوچک و بزرگ می‌آیند، باش! تا وقتی که این مسئله دغدغه‌ی ذهن‌ت نشده تو هم یکی از «علیه زنان» هستی. استاد علیه زنان!

دو) چند وقت پیش حین چرخ زدن در اینترنت داشتم یک‌سری شورت‌ استوری برگزیده در یک جشن‌واره‌ی کوچک داستانی را می‌خواندم. بین‌شان کلی داستان زنان علیه زنان پیدا کردم. از یکی‌اش که توهین آشکار به زنان بود حسابی بغض‌م گرفت. دختر شخصیت اول داستان ماجرای کات کردن خودش را با لحنی سوزناک روایت می‌کند و از عشق و علاقه‌ی خود به بوی‌فرندش می‌گوید. داستان احساسی و تاثیر گذاری بود اما نباید گول آن را خورد! خانم محترم! نویسنده هستی باش! خارجی هستی باش! داستان‌ت مقام کسب کرده، باش! اما تا وقتی که در داستان‌ت دختر عاشق باشد و برای رسیدن به پسر مورد علاقه‌اش هرکاری می‌کند تو هم یکی از «علیه زنان» هستی. زنان علیه زنان! نویسندگان علیه زنان!

سه) یکی از کتاب‌هایی که هرازچندگاهی تورق می‌کنم نامه‌های فروغ فرخ‌زاد به هم‌سرش پرویز شاپور است. راست‌ش دیگر از فروغی که هر فمینیستی او را ره‌بر ادبی و فکری خود می‌داند این حجم از عشق و علاقه نسبت به جنس وحشی و تنفرانگیز مرد بعید بود. اصلا چرا باید یک زن عاشق مردی شود؟ اصلا چه دلیلی دارد؟ چه دلیلی دارد حتی بعد از طلاق دل‌ش هوای شوهر سابق‌ش را بکند و برای‌ش نامه‌های عاشقانه بنویسد؟ خانم فروغ! شاعر هستی باش! کارگردان و مستندساز هستی باش! روشن‌فکر هستی باش! اما تا وقتی که نامه‌های عاشقانه برای جنس نر می‌نویسی تو هم یکی از «علیه زنان» هستی! فروغ علیه زنان!

چهار) حتما تا به حال شنیدید که وقتی قرار است وعده‌ی جبران محبت از جانب شخصی را بدهیم حواله‌اش می‌دهیم به مراسم عروسی‌اش. «ایشالا عروسی‌ت.» خب این یعنی چه؟ مگر ارزش وجودی هر دختر به ازدواج‌ش است که جبران محبت را به آن روز حواله بدهیم؟ این توهین‌ها چه معنی دارد؟ البته اضافه کنم این لفظ تنها برای یک خانم توهین است و برای یک مرد هیچ بار منفی‌ای ندارد! فلذا عروسی علیه زنان!

پنج) اصلا همین لفظ عروسی خودش یک «علیه زنان» است. چه معنی دارد که نام یک نقش زنانه روی چنین مراسمی باشد؟ این استفاده یعنی سوءاستفاده جنسیتی! عروسی علیه زنان!

  • ویار تکلم
تا دم افطار سالن مطالعه بودم. برگشتنی مطلع شدم علی‌خانی امیر علی‌اکبری را آورده ماه عسل. از آن‌ها که برنامه را دیده بودند پرس و جو کردم که چطور و به چه مناسبت  این را آورده؟ خلاصه معلوم شد که تست‌های دوپینگ چند سال گذشته همه غلط بوده و ایشان در مدت عمرش حتی قرص سرماخوردگی هم مصرف نکرده و همه دوپینگ‌ها کار استکبار جهانی و دست‌های پشت پرده و کسانی بوده که می‌خواستند پهلوان را زمین بزنند!
شنیده بودم علی‌اکبری جذب تورنمنت‌های رزمی خارج از کشور شده و مقام‌هایی هم کسب کرده، ولی باور این‌که به عنوان یک قهرمان آن هم در برنامه‌ای مثل ماه عسل از او دعوت شود کمی سخت بود. به خصوص که برگزاری مسابقات رزمی سبک‌های تلفیقی به خاطر دز بالای خشونت آن‌ها در خیلی از کشورها از جمله ایران ممنوع است. مسابقاتی که شان انسان را در حد دو حیوان وحشی یا دو برده جنگی روم باستان پایین می‌آورند. دو نفر را داخل قفس می‌کنند و این دو نفر بدون کوچک‌ترین وسیله‌ی حفاظتی آن‌قدر هم را می‌زنند تا یکی ناک‌دان شود و از رقابت انصراف دهد. خون و خون‌ریزی و شکشتگی بینی و اعضای بدن هم جزو لاینفک این مسابقات است. قانون هم که کلاً تعطیل! قانون این مسابقات بی‌قانونی است و محدوده‌ی ممنوعه برای ضربه زدن فقط عضو تناسلی!
تا حالا دو جا انسانیت انسان را جداً زیر سوال دیده‌ام. یکی در پورنوگرافی‌ها و دیگری در این مسابقات. رابطه جنسی آشکار شبیه به حیوان و جنگ و دعوا شبیه به حیوان. خداوکیل شرکت در این مسابقات و قهرمانی در آن‌ها چه افتخاری است که حالا از این آدم با چنان سوابق و حواشی دعوت به عمل بیاید؟ اصلا درست یا غلط‌ش به کنار! این موضوع چه سنخیتی با برنامه ویژه دم افطار دارد آخر؟ خداوکیل سوژه قحط بود آقای علی‌خانی؟
  • ویار تکلم

این درد و بغض و حسرت و ماتم دوا کنید

این غم که کرده پشت مرا خم دوا کنید


یا کم بیاورید شکرخنده پیش من

یا خنده‌های تلخ مرا هم دوا کنید


از نیش و زهر زخم زبان گوش من پر است

بر گوش من نهاده دو مرهم دوا کنید


این گریه‌ها به خاطر طرد از بهشت نیست

حوا به من رسانده چو آدم دوا کنید


قلیان دوای عاشق ناکام مانده است

با دود و کام‌های دمادم دوا کنید


"غم می‌خورم که هیچ غمی نیست ماندگار"

غم بر دلم نهاده و این غم دوا کنید


بر جان من دعا و دوا کارگر نشد

اکنون نمانده راه به جز سم! دوا کنید...


*مصراع داخل گیومه از فاضل نظری

  • ویار تکلم